سُوۡرَةُ النّحل
.
بِسۡمِ ٱللهِ ٱلرَّحۡمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان .
أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (۱)
( اي مشركان ! آنچه خدا به شما در روز قيامت وعده داده است ، چون حتمي و قريبالوقوع است ، انگار هم اينك براي وقوع آن ) فرمان خدا در رسيده است ، پس ( مسخرهكنان نگوئيد كه اگر راست ميگوئيد كه قيامتي هست از خدا بخواهيد هرچه زودتر عذاب آن را بنماياند ! استهزاءكنان ) آن را به شتاب مخواهيد . ( خداوند جهان ) منزّه ( از اوصافي است كه مشركان درباره او بر زبان ميرانند ، و دور ) و برتر از چيزهائي است كه ( آنان ) انباز ( خداوند تبارك و تعالي ) ميسازند .
يُنَزِّلُ الْمَلآئِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ (۲)
خداوند به دستور خود ، فرشتگان را همراه با وحي ( آسماني كه حياتبخش انسانها است ) بر هر كس از بندگانش ( به نام انبياء ) كه خود بخواهد نازل ميكند ( تا به مردم بياموزند ) كه جز من ( كه آفريننده جهان و جهانيانم ) خدائي نيست ؛ پس ( با انجام حسنات و دوري از سيّئات ) ، از ( غضب و عذاب ) من بپرهيزيد .
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (۳)
آسمانها و زمين را به مقتضاي حق ( و حكمت ) آفريده است ( نه بيهوده و به گزاف . خداوند ) بالاتر از چيزهائي است كه ( آنان در تصرّف امور يا پرستش ) انباز ( خدا ) ميسازند .
خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ (۴)
انسان را ( كه يكي از مظاهر قدرت خدا است و عالَم صغير نام دارد ) از نطفهاي ( ناچيز و ضعيف به نام مني ) آفريدهاست ، و او ( پس از پا به رشد گذاشتن ) بهناگاه دشمن آشكاري ميگردد ( و در برابر پروردگار خود علم طغيان برميافرازد و رستاخيز و زندگي دوباره را انكار ميكند ، و فراموش مينمايد كه آن كه او را قبلاً زندگي بخشيده است بعداً نيز ميتواند زندگي ببخشد و به حال اوّليّه برگشت دهد ) .
وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ (۵)
و چهارپايان ( چون گاو و شتر و بز و گوسفند ) را آفريده است كه در آنها براي شما ، وسيله گرما ( در برابر سرما ، از قبيل پوشيدني و گستردني ساخته از پشم و مويشان ) و سودهائي ( حاصل از نسل و شير و سواري و غيره ) موجود است و از ( گوشت ) آنها ميخوريد ( و در حفظ حيات خود ميكوشيد ) .
وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ (۶)
و برايتان در آنها زيبائي است بدان گاه كه آنها را ( شامگاهان از چرا ) باز ميآوريد و آن گاه كه آنها را ( بامدادان به چرا ) سرميدهيد .
وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُواْ بَالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الأَنفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ (۷)
آنها بارهاي سنگين شما را به سرزمين و دياري حمل ميكنند كه جز با رنج دادن فراوان خود بدان نميرسيديد . بيگمان پروردگارتان ( كه اينها را براي آسايشتان آفريده است ) داراي رأفت و رحمت زيادي ( در حق شما ) است .
وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (۸)
و ( خدا ) اسبها و استرها و الاغها را ( آفريده است ) تا بر آنها سوار شويد و زينتي باشند ( كه به دلهايتان شادي بخشد ، و خداوند ) چيزهائي را ( براي حمل و نقل و طي مسافات ) ميآفريند كه ( شما هم اينك چيزي از آنها ) نميدانيد .
وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَآئِرٌ وَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ (۹)
( هدايت مردمان به ) راه راست بر خدا است ، ( راهي كه منتهي به خير و حق ميگردد ) ، و برخي از راهها منحرف و بيراهه است ( و منتهي به خير و حق نميگردد ) . و اگر خدا ميخواست همه شما را ( به اجبار به راه راست ) هدايت ميكرد ( و نعمت اختيار و آزادي اراده و انتخاب را به شما انسانها نميداد ، و لذا همچون حيوانات راهي را بيشتر نميپيموديد و ترقّي و تكاملي پيدا نميكرديد ) .
هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ (۱۰)
او كسي است كه از آسمان آبي فرو فرستاده است ( كه مايه حيات است ) و شما از آن مينوشيد ( و زلال و گوارايش مييابيد ) و به سبب آن گياهان و درختان ميرويند و شما حيوانات خود را در ميان آنها ميچرانيد .
يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (۱۱)
خداوند به وسيله آن ( آب ) زراعت و ( درختان ) زيتون و خرما و انگور و همه ميوهها را براي شما ميروياند . بيگمان در اين ( كار آفرينش ميوههاي رنگارنگ و محصولات كشاورزي گوناگون ) نشانه روشني است ( از خدا ) براي كساني كه ( درباره نيروي آفريننده آنها ) بينديشند ( و با چشم بينش و خرد به جهان گياهان بنگرند ) .
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (۱۲)
و خدا شب و روز و خورشيد و ماه را براي ( مصالح و منافع ) شما مسخّر كرد ، و ستارگان به فرمان او مسخّر ( و براي راهيابي شما در دل تاريكيها ، در چرخش و گردش ) هستند . مسلّماً در اين كار ( كار آفريدن و مسخر كردن ) دلائل روشن و نشانههاي بزرگي ( بر قدرت و عظمت خدا ) است براي كساني كه تعقّل ميورزند ( و در پرتو خرد به كارها مينگرند ) .
وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ (۱۳)
و چيزهائي را مسخّر شما گردانيده است كه در زمين براي شما به رنگهاي مختلف و در انواع گوناگون آفريده است . مسلّماً در اين ( كار تسخير و آفرينش ) دليل واضح و نشانه روشني ( بر قدرت و عظمت خدا ) است براي مردمي كه عبرت ميگيرند ( و از ديدن اين همه نقش عجب بر در و ديوار وجود ميانديشند و به سجود ميافتند ) .
وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْماً طَرِيّاً وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (۱۴)
و او است كه دريا را مسخر ( شما ) ساخته است تا اين كه از آن گوشت تازه بخوريد و از آن زيوري بيرون بياوريد كه بر خود ميپوشيد ( و خويشتن را بدان ميآرائيد و حس زيبائي را اشباع مينمائيد ) و ( تو اي انسان ! ) كشتيها را ميبيني كه ( سينه ) دريا را ميشكافند و ( امتعه و اقوات را بدينجا و آنجا ميرسانند . خدا اين نعمت را به شما داد ) تا شما فضل او را بجوئيد ( و از دريا در مسير تجارت استفاده نمائيد ) و سپاسگزاري كنيد .
وَأَلْقَى فِي الأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَاراً وَسُبُلاً لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (۱۵)
و در زمين كوههاي استوار و پابرجائي را قرار داد تا اين كه زمين شما را نلرزاند ( و با حركت خود شما را مضطرب نگرداند ) و رودخانهها و راههائي را پديدار كرد تا اين كه ( به مقصد خود ) راهياب شويد .
وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ (۱۶)
و نشانههائي ( از قبيل : كوهها و درّهها و بادها و رودها و رنگ خاكها را پديد آورد كه مردمان در روز بدانها راه خود را پيدا ميكنند ) و ( در شب كه از اين علائم استفاده نميشود ) ايشان به وسيله ستارگان رهنمون ميشوند .
أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لاَّ يَخْلُقُ أَفَلا تَذَكَّرُونَ (۱۷)
پس ( اي وجدانهاي بيدار ! از نظر عقل ) كسي كه ( اين همه چيزهاي عجيب و غريب و نعمتهاي بزرگ و سترگ را ) ميآفريند ، همچون كسي است كه ( چيزي ) نميآفريند ؟ ( آيا بايد بت حقير و انسان فقير را شريك خداي جليل كرد ؟ ) آيا يادآور نميشويد ؟ ( تا به اشتباه خود پي ببريد و از پرستش بتها و انسانها دست برداريد و تنها و تنها خداي يگانه را بپرستيد و سپاسگزاري كنيد ) .
وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ (۱۸)
( خداوند جز اينها داراي نعمتهاي فراوان ديگري است ) و اگر بخواهيد نعمتهاي خدا را برشماريد ، نميتوانيد آنها را سرشماري كنيد . بيگمان خداوند داراي مغفرت و مرحمت فراوان است ( و اگر از پرستش بتهاي بيجان و انسانهاي ناتوان دست برداريد و به پرستش خداي رحمان برگرديد ، مشمول گذشت و مهر يزدان ميگرديد ) .
وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ (۱۹)
خداوند آگاه است از آنچه پنهان ميداريد و از آنچه آشكار ميسازيد .
وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَهُمْ يُخْلَقُونَ (۲۰)
آن كساني را كه بجز خدا به فرياد ميخوانند و پرستش مينمايند ، آنان نميتوانند چيزي را بيافرينند و بلكه خودشان آفريده ميگردند ! ( پس بايد مخلوقات ضعيف را پرستيد و به كمك طلبيد ، يا خالق كائنات را ؟ ! ) .
أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْيَاء وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ (۲۱)
( بتهائي كه ميپرستند ) جمادند و بيجان ، و نميدانند كه ( پرستش كنندگانشان ) چه وقت زنده و برانگيخته ميگردند . ( پس چرا بايد عاقل چيزهائي را بپرستد كه از فرا رسيدن قيامت بيخبرند و سودي و زياني نميرسانند ) .
إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٌ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ (۲۲)
پروردگار شما ( كه بايد او را بپرستيد ) پروردگار يكتائي است ، و آنان كه ايمان به آخرت ندارند ، دلهايشان منكر ( مبدأ و توحيد هم ) بوده و خويشتن را بزرگ ميپندارند ( و برتر از آن ميدانند كه حق را بپذيرند و خداي را پرستش كنند ) .
لاَ جَرَمَ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ (۲۳)
قطعاً خدا آگاه است از آنچه پنهان ميسازند و از آنچه آشكار مينمايند ( و هيچ چيزي از عقائد و اقوال و افعال آنان از ديد خدا نهان نميگردد و ايشان را در برابر همه اينها بازخواست ميكند ، و مستكبران را عقاب مينمايد ) چرا كه مستكبران را دوست نميدارد .
وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ (۲۴)
هنگامي كه به مستكبران ( كافر و بيدين ) گفته ميشود : پروردگار شما ( بر محمّد ) چه چيزهائي نازل كرده است ؟ ( مسخرهآميزانه و كينهتوزانه ) ميگويند : ( اينها كه وحي آسماني نيست ، بلكه دروغها و ) افسانههاي گذشتگان است .
لِيَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ (۲۵)
آنان بايد كه در روز قيامت بار گناهان خود را ( به سبب پيروي نكردن از پيغمبر ) به تمام و كمال بر دوش كشند ، و هم برخي از بار گناهان كساني را حمل نمايند كه ايشان را بدون ( دليل و برهان و ) آگهي گمراه ساختهاند ( بي آن كه از گناهان پيروان چيزي كاسته شود ) . هان ( اي مردمان ! بدانيد كه آنان چه كار زشتي ميكنند و ) چه بار گناهان بدي را بر دوش ميكشند !
قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللّهُ بُنْيَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ (۲۶)
كساني پيش از ايشان بودهاند كه ( از اين نوع توطئهها را داشتهاند و ) نيرنگها كردهاند ، ولي خدا به سراغ شالوده ( زندگي ) آنان رفته است و آن را از اساس ويران كرده است ، و سقف ( خانهها ) از بالاي سرشان بر سرشان فرو ريخته است ، و عذاب ( دنيا ) از جائي بر سرشان تاخته است كه انتظارش را نداشتهاند .
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَآئِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالْسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ (۲۷)
بعد از اين ( عذاب دنيا و مكافات عاجل ) در روز رستاخيز خداوند آنان را خوار و رسوا ميسازد و ( بديشان ) ميگويد : كجا هستند انبازان من كه شما ( گمان ميبرديد و ) به خاطر آنها ( با انبياء خود و ساير ايمانداران ) ميجنگيديد و به نزاع برميخاستيد ؟ ( ايشان را فرياد بزنيد تا بيايند و شما را ياري دهند و از عذاب صحراي محشر و دوزخ رها سازند ! ولي جوابي نخواهند داشت . آن گاه ) افراد دانا وآگاه ( از حق و حقيقت ، از قبيل : انبياء و مؤمنان و فرشتگان ) ميگويند : امروز خواري و رسوائي عذاب و بدي ، بيگمان دامنگير كافران ميگردد .
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (۲۸)
كساني كه فرشتگان ( براي قبض روح ) به سراغشان ميروند و ايشان در حال ستم ( به خود و جامعه ) هستند و ( در اين وقت ، پس از يك عمر عناد و سركشي ) تسليم ميشوند ، ( چرا كه پرده از برخي از امور غيبي به كنار ميرود و راه گريز بسته ميشود ، ولي از خوف و هراس باز هم مثل سابق دروغ ميگويند و اظهار ميكنند ) كه ما كارهاي بدي ( در دنيا ) نميكردهايم ! ( فرشتگان بديشان ميگويند ) : خير ! ( شما اعمال زشت فراواني انجام دادهايد ، و ) بيگمان خداوند از آنچه ميكرديد آگاه بوده است .
فَادْخُلُواْ أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ (۲۹)
پس ( بايد كه شما ) وارد درهاي دوزخ شويد ( و به داخل آن رويد و ) جاودانه در آن بغنويد . وه كه جايگاه متكبّران چه جاي بدي است !
وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْاْ مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ خَيْراً لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ(۳۰)
و ( برعكسِ كافران ، ) هنگامي كه به پرهيزگاران گفته ميشود : پروردگارتان چه چيزي ( بر پيغمبر خود ) نازل كرده است ؟ ميگويند : خير و خوبي را ( كه قرآن نام دارد و متضمّن سعادت دنيا و آخرت ميباشد . آنان بدين وسيله از زمره نيكوكاران بشمار ميآيند و ) به نيكوكاران در اين جهان نيكي ميرسد ( و زندگي خوشي نصيبشان ميگردد ) و سراي آخرت ( ايشان از اين سراي ) بهتر خواهد بود و جهانِ ( جاويدان ) پرهيزگاران بهترين ( و زيباترين ) جهان ميباشد .
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَآؤُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللّهُ الْمُتَّقِينَ (۳۱)
( سراي پرهيزگاران ) باغهاي ( جاويدان و محلّ ) اقامت دائم ( بهشت ) است كه بدان وارد ميگردند و رودبارها در زير ( كاخها و درختان ) آن روان است . در آنجا هرچه بخواهند دارند ( و هر نعمتي را آرزو كنند آماده مييابند . بلي ) خداوند اين چنين ( كافي و وافي و عالي ) به پرهيزگاران پاداش ميدهد .
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (۳۲)
( پرهيزگاران ، ) همانهائي كه ( به هنگام مرگ ) فرشتگان ( قبض ارواح ) جانشان را ميگيرند در حالي كه پاكيزه ( از كفر و معاصي ) و شادان ( از روياروئي سرافرازانه خود با پروردگار ) هستند . ( فرشتگان بديشان ) ميگويند : درودتان باد ! ( در امان خدائيد و از امروز به ناراحتي و بلائي دچار نميآئيد . و ) به خاطر كارهائي كه ميكردهايد به بهشت درآئيد .
هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَلكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (۳۳)
آيا كافران جز اين انتظاري دارند كه فرشتگان ( قبض ارواح ) به سراغشان بيايند ، يا اين كه فرمان پروردگارت ( مبني بر مجازات ايشان ) فرا رسد ( و عذاب آسماني نابودشان گرداند ؟ ) . كساني كه پيش از ايشان هم بودند اين چنين كردند ( و مجازات كار پليد خود را ديدند ) و خدا بديشان ستم نكرد ، و ليكن خودشان به خويشتن ستم كردند ( چرا كه خويش را با كفرشان در معرض عذاب كردگار قرار دادند )
فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (۳۴)
پس ( سرانجام ، سزاي ) بديهائي كه ميكردند بديشان رسيد ، و چيزي را كه بدان تمسخر مينمودند آنان را ( از هر سو ) در برگرفت ( كه عذاب دوزخ است ) .
وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلا آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ (۳۵)
كافران ( از راه استهزاء و مغالطه ) ميگويند : اگر خدا ميخواست نه ما و نه پدران ما ، چيزي جز خدا را نميتوانستيم بپرستيم ، و چيزي را بدون اجازه او نميتوانستيم حرام بكنيم . ( پس ماندگاري ما بر پرستش لات و عزّي و ديگر بُتان ، و تحريم بَحيرَة و سائِبَة و وَصيلَة و غيره ، نشانه رضايت خدا به كارمان ميباشد ، لذا فرمان تو را نميبريم و فرستاده خدايت نميدانيم ، آري ! ) كساني كه پيش از ايشان هم بودند اين چنين ميكردند ( و با اين گونه بهانههاي واهي و دليلهاي سست ، به بتپرستي و تحريم چيزهائي از پيش خود ، ادامه ميدادند ) . مگر بر پيغمبران وظيفهاي جز تبليغ آشكار ( ، و روشن و بيپرده رساندن اوامر كردگار ) است ؟ ( نه ! جز اين نيست . پس تو نيز فرمان برسان و حساب ايشان را به خداي واگذار ) .
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ (۳۶)
ما به ميان هر ملّتي پيغمبري را فرستادهايم ( و محتواي دعوت همه پيغمبران اين بوده است ) كه خدا را بپرستيد و از طاغوت ( شيطان ، بتان ، ستمگران ، و غيره ) دوري كنيد . ( پيغمبران دعوت به توحيد كردند و مردمان را به راه حق فرا خواندند ) . خداوند گروهي از مردمان را ( كه بر اثر كردار نيك ، شايسته مرحمت خدا شدند ، به راه راست ) هدايت داد ، و گروهي از ايشان ( بر اثر كردار ناشايست ) گمراهي بر آنان واجب گرديد ( و سرگشتگي به دامانشان چسبيد ) پس ( اگر در اين باره در شكّ و ترديديد ، برويد ) در زمين گردش كنيد و ( آثار گذشتگان را بر صفحه روزگار ) بنگريد و ببينيد كه سرانجام كار كساني ( كه آيات خدا را ) تكذيب كردهاند به كجا كشيده است ( و بر سر اقوامي چون عاد و ثمود و لوط چه آمده است ) .
إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ (۳۷)
( اي پيغمبر ! ) هر چند هم بر رهنمود آنان ( كه مغلوب شهوات و لذّات و ماديات شدهاند ) آزمند باشي ( گوششان به دعوت حق بدهكار نيست و ) خداوند كساني را ( كه بر اثر پلشتيها و زشتيها ) گمراه بكند ( با زور به راه حق ) هدايت نميدهد ، و ( روز قيامت ) ياوراني را نخواهند داشت ( كه ايشان را ياري كنند و از عذاب خدا برهانند ) .
وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ بَلَى وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً وَلكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ (۳۸)
( كافران علاوه بر شِرْكشان ) مؤكّدانه به خدا سوگند ياد ميكنند كه خداوند هرگز كسي را كه ميميرد زنده نميگرداند . خير ! ( چنين نيست كه ميگويند ، بلكه خداوند همه مردگان را دوباره زنده ميكند ، و اين ) وعده قطعي خدا است ، و ليكن بيشتر مردمان نميدانند ( كه زندهگرداندن براي قدرت خدا چيزي نيست و همان گونه كه قبلاً به انسانها جان بخشيده است ، پس از مرگ نيز دوباره جان به پيكرشان ميدمد ) .
لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَاذِبِينَ (۳۹)
( خداوند همگان را زنده ميگرداند ) تا اين كه براي ايشان روشن گرداند چيزي را كه درباره آن اختلاف ميورزند ( كه به طور خاصّ رستاخيز و به طور عام همه اموري است كه پيغمبران با خود آوردهاند ) و اين كه كافران بدانند كه ايشان ( در آنچه راجع به شرك و رستاخيز ميگويند ) دروغگويند .
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ (۴۰)
( زندهگرداندن مردمان در روز قيامت براي ما مشكل نيست همان گونه كه كافران گمان ميبرند ) . ما هرگاه چيزي را بخواهيم ( پديد آوريم ) كافي است كه ( خطاب ) بدان بگوئيم : باش ! پس فوراً ميشود .
وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ (۴۱)
كساني كه براي خدا ( به مدينه ) هجرت كردند ، پس از آن كه ( در مكّه ) مورد ظلم و ستم قرار گرفتند ، در اين دنيا جايگاه و پايگاه خوبي بدانان ميدهيم ، و پاداش اخروي ( ايشان از پاداش دنيوي آنان ) بزرگتر است اگر بدانند .
الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (۴۲)
( مهاجران ، آن ) كسانيند كه ( در برابر اذيّت و آزار مشركان ) شكيبائي ورزيدند و ( در زندگي ) توكّل و تكيه آنان بر پروردگارشان است.
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (۴۳)
( مشركان ميگويند : ميبايست خداوند فرشتهاي را براي ابلاغ رسالت ميفرستاد ؛ نه تو را كه فردي تهيدست و انساني چون ما هستي . بايد بدانند كه ) ما پيش از تو نيز جز مرداني را كه بديشان وحي فرستادهايم ، ( به ميان مردم ) روانه نكردهايم . پس ( براي روشنگري ) از آگاهان ( از كتابهاي آسماني همچون تورات و انجيل ) بپرسيد ، اگر ( اين را ) نميدانيد ( كه پيغمبران همه انسان بودهاند نه فرشته ) .
بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (۴۴)
( پيغمبران را ) همراه با دلائل روشن و معجزات آشكار ( دالّ بر پيغمبري ايشان ) ، و همراه با كتابها فرستادهايم ، و قرآن را بر تو نازل كردهايم تا اين كه چيزي را براي مردم روشن سازي كه براي آنان فرستاده شده است ( كه احكام و تعليمات اسلامي است ) و تا اين كه آنان ( قرآن را مطالعه كنند و درباره مطالب آن ) بينديشند .
أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُواْ السَّيِّئَاتِ أَن يَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ (۴۵)
آيا توطئهگران بدكردار ( از اين عذاب الهي ) ايمن گشتهاند كه ممكن است خداوند آنان را ( همچون قارون ) به دل زمين فرو برد ( و نابودشان گرداند ) ، يا اين كه عذاب الهي از آنجا كه انتظارش ندارند و به گونهاي كه به دلشان خطور نميكند به سراغشان بيايد ؟
أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ (۴۶)
يا اين كه به هنگام رفت و آمدشان ( براي بازرگاني و داد و ستد ، گريبان ) ايشان را بگيرد ( و به ناگاه هلاكشان گرداند ) ؟ به هر حال آنان نميتوانند ( خداي را ) درمانده كنند ( و از دست عذاب و مرگ او خويشتن را برهانند ) .
أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرؤُوفٌ رَّحِيمٌ (۴۷)
يا اين كه در بيم و هراس ( از مرگ ، بيماري ، زيان ، تنگدستي ، صاعقه ، زلزله ، و بلايا و مصائب ديگر ) ايشان را نگاه دارد ( و زندگي را بر آنان حرام گرداند ؟ بلي خداوند ميتواند هركس و هر گروهي را به يكبار نابود كند و يا اين كه به مرگ تدريجي گرفتار سازد . خداوند ايشان را از عواقب زشت كارهايشان برحذر ميدارد تا بيدار گردند و به مجازات الهي گرفتار نيايند ) چرا كه خداوند بسيار با رأفت و با مرحمت است .
أَوَ لَمْ يَرَوْاْ إِلَى مَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلاَلُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالْشَّمَآئِلِ سُجَّداً لِلّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ (۴۸)
آيا آنان به چيزهائي كه خدا آفريده است نمينگرند و درباره آنها نميانديشند كه چگونه سايههايشان از راست و چپ منتقل ميگردند ( و گاهي بدين سو و گاهي بدان سو امتداد مييابند ) و فروتنانه خداي را سجده ميبرند ؟
وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ (۴۹)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين جنبنده وجود دارد ، خداي را سجده ميبرند و كرنش ميكنند ، و فرشتگان نيز خداي را سجده ميبرند و تكبّر نميورزند .
يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (۵۰) سجده
فرشتگان از پروردگار خود كه حاكم بر آنان است ميترسند و آنچه بدانان دستور داده شود ( به خوبي و بدون چون و چرا ) انجام ميدهند .
وَقَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإيَّايَ فَارْهَبُونِ (۵۱)
خدا گفته است كه دو معبود دوگانه براي خود برنگزينيد ، بلكه خدا معبود يگانهاي است ( كه منم آفريدگار كائناتم ) و تنها و تنها از من بترسيد و بس .
وَلَهُ مَا فِي الْسَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِباً أَفَغَيْرَ اللّهِ تَتَّقُونَ (۵۲)
آنچه در آسمانها و زمين است از آن او است ، و همواره ( تعيين نحوه ) دينداري و ( كار ) قانونگذاري حق او ، و اطاعت و انقياد از وي واجب و لازم است . پس ( وقتي كه عالَم هستي از آنِ خدا و قوانين تكويني و تشريعي و اطاعت و انقياد همه چيز و همگان از او است ) آيا از غير خدا ميترسيد ؟
وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ (۵۳)
آنچه از نعمتها داريد همه از سوي خدا است ( و بايد تنها منعم را سپاس گفت و پرستيد ) و گذشته از آن ، هنگامي كه زياني ( همچون درد و بيماري و مصائب و بلايا ) به شما رسيد ( براي زدودن ناراحتيها و گشودن گره مشكلها تنها دست دعا به سوي خدا برميداريد و ) او را با ناله و زاري به فرياد ميخوانيد ، ( پس چرا در وقت عادي جز او را ميپرستيد و انبازها را به كمك ميطلبيد ؟ ) .
ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنكُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ (۵۴)
سپس هنگامي كه خدا زيان را از شما دور كرد ( و جلو تندباد حوادث و طوفان بلا را گرفت ) ، گروهي از شما ( انبازهائي ) شريك پروردگار خود ميكنند ! ( و از نو دچار غفلت و غرور و بتپرستي و شرور ميشوند ! ) .
لِيَكْفُرُواْ بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (۵۵)
بگذار نعمتهائي را كه بديشان دادهايم ناسپاسي كنند و ( رفع مشكلات و دفع مضرّات را ناديده گيرند . اي كافران چند روزي از اين متاع دنيا ) بهرهمند شويد ( و لذّت ببريد ، عاقبت كفر و سرانجام كارتان را ) خواهيد دانست .
وَيَجْعَلُونَ لِمَا لاَ يَعْلَمُونَ نَصِيباً مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَفْتَرُونَ (۵۶)
( كافران ) براي بتهائي كه چيزي نميدانند ( زيرا كه جمادند ) ، بهرهاي ( از حيوانات و ارزاق خود ) كه ما بديشان دادهايم قرار ميدهند ( و بدين وسيله بدانها تقرّب ميجويند ) . به خدا سوگند ! ( در دادگاه قيامت ) از اين دروغ و بهتانها بازپرسي خواهيد شد ( و سزاي كردارتان داده ميشود ) .
وَيَجْعَلُونَ لِلّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُم مَّا يَشْتَهُونَ (۵۷)
و براي خداوندي كه از هرگونه آلايش و نيازي پاك است ، دختراني قائل ميشدند ( و فرشتگان را دختران خدا ميپنداشتند ، ) و براي خود آنچه دوست ميداشتند قرار ميدادند ( كه پسران هستند ) .
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ كَظِيمٌ (۵۸)
( دختران را مايه ننگ و سرشكستگي و بدبختي ميدانستند ) و هنگامي كه به يكي از آنان مژده تولّد دختر داده ميشد ( آن چنان از فرط ناراحتي چهرهاش تغيير ميكرد كه ) صورتش سياه ميگرديد و مملو از خشم و غضب و غم و اندوه ميشد.
يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا يَحْكُمُونَ(۵۹)
از قوم و قبيله ( خود ) به خاطر اين مژده بدي كه به او داده ميشد خويشتن را پنهان ميكرد ( و سرگشته و حيران به خود ميگفت : ) آيا اين ننگ را بر خود بپذيرد و دختر را نگاه دارد و يا او را در زير خاك زنده بگور سازد ؟ هان ! چه قضاوت بدي كه ميكردند !
لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (۶۰)
كساني كه به آخرت باور ندارند ، داراي صفات دانيهاند ( كه از جمله دوست داشتن پسر و دشمن داشتن دختر و زنده بگور كردن او است ) و خدا داراي صفات عاليّه است ( كه از جمله بينيازي از همهكس و همهچيز است ) و او با عزّت و با حكمت است ( و ميتواند هر كاري را بكند و كارهايش از روي حكمت است ) .
وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ (۶۱)
اگر خداوند مردمان را به سبب ستمشان ( هرچه زودتر به عقاب و عذاب آن ) كيفر ميداد ، بر روي زمين جنبندهاي ( انسان نام ) باقي نميگذاشت ، وليكن آنان را تا مدّت معيّن ( كه زمان فرا رسيدن مرگ ايشان است ) مهلت ميدهد ، و هنگامي كه اجل آنان سر رسيد نه لحظهاي ( آن را ) پس مياندازند و نه ( لحظهاي آن را ) پيش مياندازند .
وَيَجْعَلُونَ لِلّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ الْنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ (۶۲)
آنان براي خدا چيزي تعيين ميكنند كه خود نميپسندند ( كه انتخاب دختران است ) ، و دروغ بر زبان ميرانند و ميگويند : ( همان گونه كه در اين جهان از ثروت و قدرت بهرهمندند ، در آن جهان هم ) سرانجام نيك دارند ( و بهشت از آن ايشان است ) . بدون شكّ آتش دوزخ بهره ايشان است و آنان پيش از ديگران بدانجا رانده و افكنده ميشوند .
تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (۶۳)
به خدا سوگند ! ما ( پيغمبراني ) به سوي ملّتهاي پيش از تو فرستاديم و اهريمن كارهاي ( زشت ) ايشان را در نظرشان آراست و ( آنان را از پيروي پيغمبران بازداشت و بدبختشان كرد . در اين جهان ) امروز اهريمن سرپرست ايشان است و ( آنان را به دنبال خود ميكشاند ، و فرداي قيامت ) عذاب دردناكي دارند .
وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (۶۴)
ما كتاب ( قرآن ) را بر تو نازل نكردهايم مگر بدان خاطر كه چيزي را براي مردمان بيان و روشن نمائي كه ( جزو امور ديني است و ) در آن اختلاف دارند ، و ( هم بدان خاطر كه اين كتاب ) هدايت و رحمت براي مؤمنان گردد .
وَاللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ (۶۵)
خدا است كه از ( ابر ) آسمان آب را ميباراند و زمين را پس از مرگ ( و خشكي ، با روياندن گلها و گياهها و چمنزارها و كشتزارهاي فراوان در ) آن ، ( دوباره جان و ) حيات ميبخشد . بيگمان در اين ( كار باراندن و روياندن و موات و حيات ) دليل روشني ( بر وجود مدبّر حكيم ) است براي آنان كه گوش شنوا دارند .
وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَناً خَالِصاً سَآئِغاً لِلشَّارِبِينَ (۶۶)
بيگمان ( اي مردمان ! ) در وجود چهارپايان براي شما ( درس ) عبرتي است ( كه در پرتو آن ميتوانيد به خدا پي ببريد . چه عبرتي از اين برتر كه ما ) از برخي از چيزهائي كه در شكم آنها است ، شير خالص و گوارائي به شما مينوشانيم كه از ميان تفاله و خون بيرون ميتراود و نوشندگان را خوش ميآيد .
وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَرِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (۶۷)
( خداوند ) از ميوههاي درختان خرما و انگور ، ( غذاي پربركتي نصيب شما ميسازد كه گاه آن را به صورت زيانباري در ميآوريد و از آن ) شراب درست ميكنيد و ( گاه ) رزق پاك و پاكيزه از آن ميگيريد . بيگمان در اين ( گردآوري دو و چند خاصيّت و قابليّت در ميوهها ) نشانهاي ( از قدرت آفريدگار ) براي كساني است كه از عقل و خرد سود ميگيرند .
وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتاً وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ (۶۸)
پروردگارت به زنبوران عسل ( راه زندگي و طرز معيشت را ) الهام كرد ( و بدان گونه كه تنها خود ميداند به دلشان انداخت ) كه از كوهها و درختها و داربستهائي كه مردمان ميسازند ، خانههائي برگزينيد .
ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (۶۹)
سپس ( ما به آنها الهام كرديم كه ) از همه ميوهها بخوريد و راههائي را بپيمائيد كه خدا براي شما تعيين كرده است و كاملاً ( دقيق و ) در اختيارند . از درون زنبور عسل ، مايعي بيرون ميتراود كه رنگهاي مختلفي دارد . در اين ( مايع رنگارنگ ) بهبودي مردمان نهفته است . بيگمان در اين ( برنامه زندگي زنبوران عسل و ارمغاني كه آنها به انسانها تقديم ميدارند كه هم غذا و هم شفا است ) نشانه روشني ( از عظمت و قدرت پروردگار ) است براي كساني كه ( درباره پديدهها ) ميانديشند ( و رازها و رمزهاي زندگي آفريدگان از جمله جانوران را پيش چشم ميدارند ) .
وَاللّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ(۷۰)
خداوند شما را آفريده است ( و روزگاري را برايتان تعيين كرده است كه در آن زندگي ميكنيد و كتاب خوشبختي يا بدبختي خود را مينويسيد و ) سپس شما را ميميراند و ( به سوي خويش برميگرداند ) . برخي از شما به سنين بالاي عمر ميرسند ( و ) به گونهاي ( فرتوت ميشوند كه كارشان بدانجا ميكشد ) كه پس از ( آن همه ) علم و آگهي ( و تجربهاي كه در زندگي آموختهاند ) چيزي نخواهند دانست ( و همه چيز را فراموش ميكنند . چرا كه از فعّاليّت سلولهاي بدن كاسته شده است و استخوانها و عضلات و اعصاب سستي گرفته است ) . بيگمان خدا ( از اسرار آفريدگان خود ) آگاه و توانا ( بر هر آن چيزي ) است ( كه بخواهد ).
وَاللّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللّهِ يَجْحَدُونَ (۷۱)
خداوند برخي از شما را بر برخي ديگر از نظر روزي برتري داده است ( چرا كه استعدادها و تلاشهايتان متفاوت است ) . آنان كه روزي فراواني بديشان داده شده است ( و ثروت زيادي در اختيارشان قرار گرفته است ) حاضر نيستند كه روزي ( و ثروت ) خود را به بردگان خود بدهند و ايشان را با خود در دارائي ( شريك و ) مساوي گردانند ؛ ( پس چرا شما كافران ، بندگان خدا را شريك خدا در الوهيّت ميگردانيد و متصرّف در امور ميدانيد ؟ مگر ثروتمندان فقيران را ، و آقايان نوكران را ، و سروران بردگان را شريك در قدرت و ثروت خود ميسازند ؟ پس آنچه را كه براي خود نميپسندند ، چرا براي خدا ميپسندند ؟ ! ) . آيا نعمت خدا را انكار ميكنند ( و آفريدههائي از آفريدگان خدا را شريك آفريدگار ميسازند ؟ ! ) .
وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ (۷۲)
خدا از جنس خودتان همسراني براي شما ساخت ( تا در كنار آنان بياسائيد ) ، و از همسرانتان پسران و نوادگاني به شما داد ( تا بدانان دل خوش كنيد ) ، و چيزهاي پاكيزهاي ( همچون غلاّت و ميوهجات و حيوانات ) به شما عطا كرد ( تا از آنها استفاده كنيد و خداي را سپاسگزاري نمائيد ) . آيا ( با وجود اين كه كافران ميدانند كه سرچشمه همه نعمتها خدا است و نهكس و نهچيز ديگري ، آيا باز هم ) به ( بتهاي ) باطل ايمان ميآورند و نعمت خدا را ( با شرك ورزيدن ) ناسپاس ميگذارند ؟ !
وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَيْئاً وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ (۷۳)
و چيزهائي را بجز خدا ميپرستند كه مالك كمترين رزقي در آسمانها و زمين براي آنان نيستند و ( در آينده هم ) نميتوانند ( باراني از بالا ببارانند و در زمين درختي و گياهي برويانند و چيزي را نصيب ايشان گردانند ) .
فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (۷۴)
پس براي خدا شبيه و نظير قرار مدهيد ( و با قياسهاي تباه و تشبيهات ناروا ، پرستش بتان را توجيه و تعبير نكنيد ) . بيگمان خداوند ( اعمال شما را ) ميداند و شما ( سرنوشت كردار بدتان را ) نميدانيد .
ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْداً مَّمْلُوكاً لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرّاً وَجَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (۷۵)
خداوند برده مملوّكي را به عنوان مثال ذكر ميكند كه قادر بر هيچچيز نيست ، و ( در مقابل آن ) انسان ( با ايماني ) را مثل ميزند كه به او روزي حلال و پاكيزهاي داده است و او پنهان و آشكار از آن ميبخشد و صرف ميكند ، آيا آنان يكسانند ؟ ( مگر مشركان كه در بند شهوات و خرافات و بندگي بتان گرفتارند ، با مؤمنان كه رها از بند شهوات و خرافات بوده و سر بندگي جز به آستان يزدان فرود نميآرند ، برابرند ؟ مؤمنان كه اهل منطق و استدلالند در اينباره ميانديشند و ميگويند : ) سپاس خدا را سزا است ( كه ما را بنده خود كرد ؛ نه بنده بندگان خود . واقعاً مشركان گمراه و سرگردانند ) و بلكه بيشتر آنان ( فرق حق و باطل را ) نميدانند .
وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (۷۶)
و خداوند دو مرد را مثل ميزند كه يكي از آنان گنگ مادرزاد است و بر انجام چيزي توانائي ندارد و سربار صاحب خود بوده و به هرجا او را بفرستد نفعي نخواهد داشت . آيا او ( كه گنگ و ناتوان و سربار و بيفائده است ) برابر با كسي است كه ( زبانآور و كاركن و نانآور و سراپا خير و بركت است و مرتّباً ديگران را ) به عدل و داد ميخواند و در جاده صاف و راست قرار دارد ( و داراي روش پسنديده و برنامه درست در زندگي است ؟ ) .
وَلِلّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (۷۷)
غيب آسمانها و زمين را خدا ميداند و بس ، كار ( برپائي ) قيامت ( و زندهگرداندن مردمان در آن ، براي خدا ساده و آسان است و از لحاظ سرعت و سهولت ، درست ) به اندازه چشم برهم زدن و يا كوتاهتر از آن است . بيگمان خدا بر هر چيزي توانا است ( چرا كه قدرت بيانتهاء است ) .
وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ
تَشْكُرُونَ (۷۸)
خداوند شما را از شكمهاي مادرانتان بيرون آورد در حالي كه چيزي ( از جهان دور و بر خود ) نميدانستيد ، و او به شما گوش و چشم و دل داد تا ( به وسيله آنها بشنويد و ببينيد و بفهميد و نعمتهايش را ) سپاسگزاري كنيد .
أَلَمْ يَرَوْاْ إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاء مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (۷۹)
مگر پرندگان را نميبينند كه در فضاي آسمان رام و فرمانبردارند و كسي جز خدا آنها را نگاه نميدارد ( و خواصّ فيزيكي خاصّ را در اندام پرندگان و قابليّت پرواز را در فضا ايجاد نميسازد ) . واقعاً در اين ( امكان پرواز به هوا و جولان در فضا ) نشانههائي ( از عظمت و قدرت خدا ) براي كساني است كه ( به چيزهائي كه پيغمبران به ارمغان آوردهاند ) ايمان دارند .
وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثاً وَمَتَاعاً إِلَى حِينٍ (۸۰)
خدا است كه ( به شما قدرت آن را داده است كه بتوانيد براي خود خانهسازي كنيد و ) خانههايتان را محلّ آرامش و آسايشتان گردانده است ، و از پوستهاي چهارپايان ( با ايجاد خواصّ ويژه ) چادرهائي برايتان ساخته است كه در سفر و حضر خود آنها را ( به آساني جابجا ميكنيد و ) سبك مييابيد ، و از پشم و كرك و موي چهارپايان وسائل منزل و موجبات رفاه و آسايش شما را فراهم كرده است كه تا مدّتي ( كه زندهايد ) از آنها استفاده ميكنيد ( و پس از پايان اين جهان ، نه شما ميمانيد و نه نعمتهاي آن ) .
وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلاَلاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَاناً وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ (۸۱)
خداوند سايههائي برايتان از چيزهائي كه آفريده است پديدآورده ، و پناهگاههائي برايتان از كوهها ساخته است ، و ( طرز ساختن و استفاده از لباسها را به شما آموخته است و بدينوسيله ) جامههائي برايتان تهيّه ديده است كه شما را از ( اذيّت ) گرما و ( آزار ) جنگ محفوظ نگاه ميدارد . بدين گونه خدا نعمتهاي خود را بر شما اتمام ميبخشد تا اين كه ( حسّ قدرداني و شكرگزاري در درونتان بيدار و ) مطيع و مخلص او گرديد ( و تنها او را خدا بدانيد و فقط از وي فرمانبرداري كنيد ) .
فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ (۸۲)
با اين همه اگر آنان روي برتابند ( و تسليم دعوت نشوند و حق را گردن ننهند ، باك نداشته باش كه گناهي بر تو نيست . چرا كه ) وظيفه تو تنها تبليغ آشكار است ( و آن را هم به جاي آوردهاي ) .
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ (۸۳)
( كوردلان لجوج چون ايشان ) نعمت خدا را ميشناسند و با وجود شناخت و آگاهي ، ( در عمل ) آن را انكار ميكنند ( و ناسپاسش ميگذارند ) و بيشترشان ( با تقليد از آباء و اجداد خود ) كافرند ( و بعدها گروه اندكي از آنان ايمان ميآورند و اسلام را ميپذيرند ) .
وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لاَ يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَلاَ هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (۸۴)
روزي ( كه قيامت فرا ميرسد ) از هر ملّتي گواهي را ( كه در دنيا پيغمبرشان بوده است ) برميانگيزيم ( تا علاوه بر آگاهي خدا از احوال ايشان ، و شهادت همه اندامشان ، بر آنان شهادت دهد و موجب شرمساري و رسوائي بيشترشان گردد . در آن دادگاه پس از شهادت شهود و قرار گرفتن در برابر عذاب الهي ) ديگر به كافران اجازه داده نميشود ( لب از لب بگشايند و معذرتخواهي نمايند ) و ( از سوي پيغمبران ) از ايشان خواسته نميشود كه جلب رضايت و تقاضاي گذشت نمايند ( چرا كه فرصت جلب رضايت خدا با گفتار و كردار گذشته است ، و هنگام روياروئي با نتائج اقوال و اعمال و بازتاب پندار و رفتار دنيوي فرا رسيده است )
وَإِذَا رَأى الَّذِينَ ظَلَمُواْ الْعَذَابَ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ (۸۵)
هنگامي كه كافران عذاب جهنّم را ميبينند ( و درخواست ميكنند كه چيزي از آن برايشان تخفيف داده بشود ، ) نه برايشان تخفيف داده ميشود و نه چندان مهلت عطاء ميگردد ( كه ديرتر به دوزخ درآيند ) .
وَإِذَا رَأى الَّذِينَ أَشْرَكُواْ شُرَكَاءهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَؤُلاء شُرَكَآؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِكَ فَألْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ (۸۶)
و هنگامي كه مشركان انبازهاي خود را ميبينند ( كه در دنيا آنها را معبودهاي خويش ميپنداشتند ) ميگويند : پروردگارا ! اينها انبازهاي ما هستند كه ( اشتباهاً در دنيا ) به غير از تو ميپرستيديم و ( به فريادشان ميخوانديم . پروردگارا برخي از عذاب ما را بديشان حوالت گردان و از عذاب ما بكاه . چرا كه ايشان بودند كه ما را به عبادت خود ميخواندند . معبودهاي دروغين مشركين پاسخ ميدهند و ) خطاب بديشان ميگويند : بيگمان شما دروغگوئيد . ( كي ما از شما خواستهايم كه ما را بپرستيد و به فريادمان بخوانيد ؟ ! اين خودتان بوديد كه به دنبال آرزوها و خيالپردازيها روان ميشديد و بندگان ضعيف چون ما را معبود و فريادرس تصوّر ميكرديد ) .
وَأَلْقَوْاْ إِلَى اللّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ (۸۷)
( چنين ستمكاراني پس از آن همه سركشي و تكبّر دنيوي ، جملگي ) در آن روز در پيشگاه خدا سرتسليم فرود ميآرند ، ( و فرمان او را گردن ميگذارند ) و آنچه به هم ميبافتند ( و هرگونه قدرت و عظمت و شفاعتي كه براي بتها و معبودهاي خويش قائل بودند ، همه و همه بر باد ميرود و از دسترسشان دور و ) از آنان گم و ناپيدا ميشود .
الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ (۸۸)
كساني كه كفر ميورزند و ( مردمان را ) از راه خدا باز ميدارند ، عذابي بر عذابشان ميافزائيم ( و ) در برابر فسادي كه مينمايند ( مجازات ايشان را مضاعف ميگردانيم ) .
وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيداً عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ (۸۹)
روزي در ميان هر ملّتي گواهي از خودشان بر آنان ميگماريم ( كه در دنيا پيغمبر ايشان بوده است ) ، و تو را ( اي محمّد ! ) بر اينان ( كه هم اينك در جهان هستند و يا اين كه بعدها به وجود ميآيند ) گواه ميگيريم ، ( و از تو درباره عملكرد مسلمانان به قرآن و دوري گزيدنشان از آن ميپرسيم . قرآني كه برنامه كامل و جامعي در بر دارد ) و ما اين كتاب ( آسماني ) را بر تو نازل كردهايم كه بيانگر همهچيز ( امور دين مورد نياز مردم ) و وسيله هدايت و مايه رحمت و مژدهرسان مسلمانان ( به نعمت جاويدان يزدان ) است .
إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (۹۰)
خداوند به دادگري ، و نيكوكاري ، و نيز بخشش به نزديكان دستور ميدهد ، و از ارتكاب گناهان بزرگ ( چون شرك و زنا ) ، و انجام كارهاي ناشايست ( ناسازگار با فطرت و عقل سليم ) ، و دستدرازي و ستمگري نهي ميكند . خداوند شما را اندرز ميدهد تا اين كه پند گيريد ( و با رعايت اصول سهگانه عدل و احسان و ايتاء ذيالقربي ، و مبارزه با انحرافات سهگانه فحشاء و منكر و بغي ، دنيائي آباد و آرام و خالي از هرگونه بدبختي و تباهي بسازيد ) .
وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ (۹۱)
به پيمان خدا ( كه با همديگر ميبنديد ) وفا كنيد هرگاه كه بستيد ، و سوگندها را پس از تأكيد ( آنها با قَسمِ به نام و ذات خدا ) نشكنيد ، در حالي كه خداي را آگاه و گواه ( بر معامله و وفاي به عهد ) خود گرفتهايد . بيگمان خدا ميداند آنچه را كه ميكنيد ( و پاداش و پادافره كردارتان را ميدهد ) .
وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللّهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (۹۲)
شما ( كه با پيمان بستن به نام خدا تعهّدي را ميپذيريد ، به عهد خود وفا كنيد و ) همانند آن زني نباشيد كه ( به سبب ديوانگي ، پشمهاي ) رشته خود را بعد از تابيدن ، از هم وا ميكرد . شما نبايد به خاطر ( ملاحظه اين و آن و ) اين كه گروهي ، جمعيّتشان از گروه ديگري بيشتر است ، ( پيمانها و ) سوگندهاي خود را ( بشكنيد و آن را ) وسيله خيانت و تقلب و فساد قرار دهيد . ( آگاه باشيد كه ) خداوند با امر به وفاي به عهد ، شما را مورد آزمايش قرار ميدهد . و ( خداوند نتيجه اين آزمايش و ) آنچه را در آن اختلاف ميورزيدهايد در روز قيامت براي شما آشكار ميسازد ( و پرده از اسرار دلها برميدارد ) .
وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلكِن يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ (۹۳)
اگر خدا ميخواست شما را ملّت واحدي ميكرد ( و در جنس و رنگ و استعداد و ايمان فرقي نميداشتيد و همچون فرشتگان راهي را به اجبار در پيش ميگرفتيد و از خود اختياري نميداشتيد . امّا خدا خواست كه شما را متفاوت بيافريند و آزاد بگذارد تا با اختيار خود كارهاي نيك يا بد بكنيد و مستوجب بهشت يا دوزخ بشويد ) . ليكن ( بدانيد كه در هر حال از حيطه قدرت خدا خارج نيستيد ، و ) هر كه را بخواهد گمراه مينمايد و هر كه را بخواهد هدايت عطاء ميفرمايد ، ( امّا برابر قوانين و سنن الهي ، لذا اين هدايت و اضلال ، هرگز سلب مسؤوليّت از شما نميكند ) و به طور قطع در برابر كارهائي كه ميكنيد ( مسؤوليد و ) از شما بازخواست ميشود .
وَلاَ تَتَّخِذُواْ أَيْمَانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ الْسُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (۹۴)
سوگندهايتان را در ميان خود وسيله نيرنگ و فساد نسازيد ( و مردمان را با قسمهاي دروغ گول نزنيد و از راه راست به در نكنيد . اگر سوگند و قسم ياد كنيد و بدان وفا نكنيد ، اين امر ) سبب ميشود كه گامهاي ثابت ( بر ايمان و گذارده در جاده مستقيم مردمان ) از جاي بلغزد ، و به سبب جلوگيري از راه خدا ( با رفتار ناهنجاري كه ميورزيد ، در دنيا ) دچار بلا و بدي بشويد ، و در آخرت عذاب بزرگي داشته باشيد .
وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَناً قَلِيلاً إِنَّمَا عِندَ اللّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (۹۵)
پيمان يزدان را به بهاي اندك ( جهان ) نفروشيد ( و به خاطر منافع ناچيز مادي ، عهدشكني نكنيد ) . بيگمان آنچه نزد خدا براي شما ( محافظين عهود ) است ، بهتر است ( از آنچه براي آن پيمانشكني ميكنيد ) ، اگر از حقيقت كار و واقعيّت روزگار آگاه باشيد و خوب و بد خود را بدانيد .
مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ (۹۶)
آنچه نزد شما ( مردمان از نعمت جهان ) است ناپايدار و فاني است ، و آنچه نزد خدا است ماندگار و باقي است . و ما پاداش زيباترين اعمال شكيبايان را ميدهيم ( كه ايستادگي بر پيمان و وفاي به عهد است ) .
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ (۹۷)
هركس چه زن و چه مرد كار شايسته انجام دهد و مؤمن باشد ، بدو ( در اين دنيا ) زندگي پاكيزه و خوشايندي ميبخشيم و ( در آن دنيا ) پاداش ( كارهاي خوب و متوسّط و عالي ) آنان را بر طبق بهترين كارهايشان خواهيم داد .
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ (۹۸)
هنگامي كه خواستي قرآن بخواني ، از وسوسههاي شيطان مطرود ( از رحمت يزدان ) به خدا پناه ببر ( تا اهريمن تو را از فهم معني قرآن و عمل بدان باز ندارد ) .
إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (۹۹)
بيگمان شيطان هيچ گونه تسلّطي بر كساني ندارد كه ايمان دارند و بر پروردگارشان تكيه مينمايند .
إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ (۱۰۰)
بلكه تنها تسلّط شيطان بر كساني است كه او را به دوستي ميگيرند و به واسطه او شرك ميورزند ( و خدايان و بتاني را در عبادت انباز خدا ميسازند )
وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (۱۰۱)
هرگاه آيهاي ( از قرآن ) را به جاي آيه ديگري ( از تورات و انجيل ) قرار دهيم ( و برخي از احكام قرآن را جايگزين برخي از احكام كتابهاي پيشين گردانيم ) و خدا خود بهتر ميداند كه چه چيز را نازل ميكند ( و حكمت اين تعويض و تبديل چيست ، كافران ) ميگويند : تو ( اي محمّد ! ) بيگمان بر زبان خدا دروغ ميبندي ( و از پيش خود چيزهائي به هم ميبافي و به نام خدا ارائه ميدهي . امّا چنين نيست كه ايشان ميگويند و ) بلكه بيشتر آنان ناآگاهند ( و اهل علم و معرفت نيستند و از فلسفه تعويض احكام در مراحل انتقالي جامعه بيخبرند ) .
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ (۱۰۲)
بگو : قرآن را جبرئيل از سوي پروردگارت به حق نازل كرده است تا مؤمنان را ( در مسير خود ) ثابت قدم گرداند و هدايت و بشارت براي مسلمانان باشد .
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ(۱۰۳)
ما ميدانيم كه ( كفّار مكّه تهمت ميزنند و ) ايشان ميگويند : ( اين آيات قرآني را خدا به محمّد نميآموزد و بلكه ) آن را انساني ( به نام جبر رومي ) بدو ميآموزد . زبان كسي كه ( آموزش قرآن را ) به او نسبت ميدهند ، گنگ و غير عربي است و اين ( قرآن ) به زبان عربي گويا و روشني است ( كه حتي شما عربها هم در فصاحت و جزالت آن حيران و از ساختن و ارائه كردن يك سورهاش ناتوان و درماندهايد ) .
إِنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (۱۰۴)
بيگمان خداوند كساني را ( به سوي حق و حقيقت و راه نجات و سعادت ) رهنمود نميسازد كه به آيات خدا ايمان نياورند ، ( و ايشان به سبب كفرشان به آيات قرآن ، در آخرت ) عذاب دردناكي دارند .
إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ (۱۰۵)
تنها و تنها كساني ( بر زبان خدا ) دروغ ميبندند كه به آيات خدا ايمان نداشته باشند . و در حقيقت آنان دروغگويان واقعي هستند ( نه محمّد امين . چرا كه چنين كساني از خدا و مجازات او باكي ندارند و هر وقت مصلحت بدانند ، بر زبان دروغ ميرانند ) .
مَن كَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (۱۰۶)
كساني كه پس از ايمان آوردنشان كافر ميشوند – بجز آنان كه ( تحت فشار و اجبار ) وادار به اظهار كفر ميگردند و در همان حال دلهايشان ثابت بر ايمان است – آري ! چنين كساني كه سينه خود را براي پذيرش مجدّد كفر گشاده ميدارند ( و به دلخواه خود دوباره كفر را ميپذيرند ) ، خشم تند و تيز خدا ( در دنيا ) گريبانگيرشان ميشود ، و ( در آخرت ، كيفر و ) عذاب بزرگي دارند .
ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الْدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ (۱۰۷)
اين ( خشم خدا و عذاب بزرگ ) بدان خاطر است كه آنان زندگي دنيا را بر زندگي آخرت ترجيح ميدهند و گراميترش ميدارند ، و خداوند گروه كافران را ( به سوي بهشت ) رهنمود نميگرداند .
أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ (۱۰۸)
آنان كسانيند كه خدا بر دلها و گوش و چشمانشان مُهر نهاده است ( و به سبب زشتيها و پلشتيهايشان ، دريچه عقلشان را به روي همه حقائق بسته است ، و حسّ تشخيص و قدرت تمييز را از ايشان گرفته است ) . و چنين افرادي ( با آويزان بودن پردههاي غفلت و بيخبري به دل و چشم و گوششان ، كه ابزار شناخت انسانند ) غافلان واقعي ميباشند .
لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرونَ (۱۰۹)
بدون شكّ در آخرت تنها آنان زيانكارند ( چرا كه بر اثر پيروي از هوي و هوس ، سرمايه عمر را باخته و سعادت جاويد را از دست دادهاند و به شكنجهگاه دوزخ گرفتار آمدهاند ) .
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ(۱۱۰)
سپس ( بدان اي محمّد ! كه ) پروردگار تو نسبت به كساني كه مورد شكنجه و آزار ( كفّار قريش در مكّه ) قرار گرفتند و بعد از آن ( راهي ديار غربت شدند و هجرت كردند و با مال و جان ، تلاش و ) جهاد نمودند و ( در برابر سختيها و گرفتاريهاي حفظ دين و تبليغ آئينشان ) شكيبائي ورزيدند ، داراي مغفرت و مرحمت بسياري است .
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَن نَّفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ (۱۱۱)
روزي ، هر كسي ميآيد و به دفاع از خود برميخيزد ( و جز درباره نجات خود نميانديشد ، و پدران و مادران از فرزندان ، فرزندان از پدران و مادران ، خويشاوندان از نزديكان ، دوستان از رفيقان ، و بالاخره همگان از همگان بيزار و گريزانند ! ) و به هر فردي پاداش و پادافره آنچه كرده است به تمام و كمال داده ميشود و به هيچ كسي ( كمترين ) ستمي نميشود .
وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ (۱۱۲)
خداوند ( براي آنان كه كفران نعمت ميكنند ، داستان ) مردمان شهري را مثل ميزند كه در امن و امان بسر ميبردند و از هر طرف روزيشان به گونه فراوان به سويشان سرازير ميشد ، امّا آنان كفران نعمت خدا كردند ، و خداوند به خاطر كاري كه انجام دادند ، گرسنگي و هراس را بديشان چشانيد ( و نعمتها را از ايشان سلب گردانيد و بلاها بدانان رسانيد ) .
وَلَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ (۱۱۳)
پيغمبري از خود آنان به سوي ايشان آمد ( و همگان را به آئين حق دعوت كرد ) امّا آنان دروغگويش ناميدند ( و دعوتش را نپذيرفتند ) ، پس عذاب ( الهي ) ايشان را در حال ستمگري فرو گرفت .
فَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلالاً طَيِّباً وَاشْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (۱۱۴)
( حال كه چنين است ، شما اي مؤمنان ! همچون ايشان نباشيد و ) از روزيهاي حلال و پاكيزهاي بخوريد كه خدا قسمت شما ميگرداند ، و شكر نعمت خدا را به جا آوريد ، اگر وي را ميپرستيد ( و جز او را عبادت و پرستش نميكنيد ) .
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخَنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (۱۱۵)
( آنچه را كه مشركان حرام ميدانند ، حرام نيست ، بلكه خداوند ) تنها مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غيرخدا ( به هنگام ذبح ) بر آن گفته شده باشد ( و به نام بتان و شبيه آنها سر بريده شود ) بر شما حرام كرده است . ولي اگر آن كس كه مجبور شود ( به خاطر حفظ جان ، از آن اشياء حرام بخورد ) در صورتي كه علاقهمند ( به خوردن و لذّت بردن از چنين چيزهائي ) نبوده و متجاوز ( از حدّ سدّ جوع هم ) نباشد ، ( بر آنان ايرادي نيست ؛ چرا كه ) خداوند بس آمرزنده و مهربان است .
وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلاَلٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ (۱۱۶)
( خداوند حلال و حرام را برايتان مشخّص كرده است ) و به خاطر چيزي كه تنها ( از مغز شما تراوش كرده و ) بر زبانتان ميرود ، به دروغ مگوئيد : اين حلال است و آن حرام ، و در نتيجه بر خدا دروغ بنديد . كساني كه بر خدا دروغ ميبندند ، رستگار نميگردند .
مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (۱۱۷)
( سودجوئي و بهرهمندي ايشان از جهان ناچيز است و تمام دنيا با توجّه به آخرت ) كالاي كمي است و عذاب دردناكي ( پس از پايان زندگي دنيوي ) دارند .
وَعَلَى الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ(۱۱۸)
ما بر يهوديان چيزهائي را حرام كردهايم كه قبلاً ( در سوره أنعام ، آيه ۱۴۶ ) براي تو روايت نمودهايم ( و اين محرّمات ، به عنوان مجازات تمرّد و كيفر ستم ايشان بوده است ) و ما ( با اين تحريم ) بر آنان ستم نكردهايم و بلكه ايشان ( به سبب ظلم و جلوگيري از راه خدا و دريافت ربا و خوردن مال مردم ) به خويشتن ستم روا داشتهاند .
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُواْ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ (۱۱۹)
به هر حال ، پروردگارت نسبت به كساني كه از روي حماقت و سفاهت ( انساني ، و غفلت از عواقب امور به سبب غلبه شهوات نفساني ) كارهاي بد ميكنند و بعد از آن توبه مينمايند ( و با انجام حسنات و عبادات به سوي خدا برميگردند ) و به اصلاح ( حال و جبران گذشته خود ) ميپردازند ، بس آمرزنده و مهربان است .
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلّهِ حَنِيفاً وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (۱۲۰)
ابراهيم ( كه شما مشركان و شما يهوديان بدو مينازيد ) پيشوائي بود ( جامع همه فضائل اخلاقي ) و مطيع ( فرمان الهي ) و حقّگراي ( بيزار از باطل و كنارهگير از بديها ) و او از زمره مشركان ( چون شما ) نبوده است .
شَاكِراً لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (۱۲۱)
او سپاسگزار نعمتهاي خدا بود ، ( و به خاطر اين خصال حميده ، خدا براي حمل رسالت ) او را برگزيد و به راه راست ( منتهي به بهشت جاويدان و نعمت سرمدي يزدان ) رهنمودش گردانيد .
وَآتَيْنَاهُ فِي الْدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ (۱۲۲)
و در دنيا نيكي بهره او كرديم و در آخرت هم از زمره شايستگان ( نَيل به رضوان رحمان و ورود به بهشت جاويدان ، يعني نعمت فراوان و بيپايان ) خواهد بود .
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (۱۲۳)
سپس ( قرنها بعد از ابراهيم ، تو را به پيغمبري برگزيديم ) و به تو وحي كرديم كه از آئين ابراهيم پيروي كن كه حقگرا ( و دور از انحراف ) بود و از زمره مشركان نبود .
إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (۱۲۴)
( بزرگداشت روز جمعه در اسلام ، و عادي شمردن روز شنبه در آن ، مخالف با برنامه ابراهيم نيست ، همان گونه كه يهوديان ادّعاء ميكنند ) . بلكه ( ترك كار ، و تحريم شكار ، و پرداختن به عبادت ويژه در ) روز شنبه ( جزو شريعت ابراهيم نبوده و تنها جنبه تنبيه و كيفر يهوديان را داشته است و فقط بر يهوديان يعني ) بر كساني واجب گشته است كه درباره آن اختلاف ورزيدهاند ( و بعضي آن را پذيرفته و برخي نسبت بدان بياعتنائي كردهاند ) و بيگمان خداوند ميان آنان درباره آنچه در آن اختلاف ورزيدهاند ، روز قيامت داوري خواهد كرد ( و هر يك را به جزا و سزاي خود خواهد رساند ) .
ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ (۱۲۵)
( اي پيغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهاي نيكو و زيبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ايشان به شيوه هرچه نيكوتر و بهتر گفتگو كن ؛ چرا كه ( بر تو تبليغ رسالت الهي است با سخنان حكيمانه و مستدلاّنه و آگاهانه ، و به گونه بس زيبا و گيرا و پيدا ، و بر ما هدايت و ضلال و حساب و كتاب و سزا و جزا است . ) بيگمان پروردگارت آگاهتر ( از همگان ) به حال كساني است كه از راه او منحرف و گمراه ميشوند و يا اين كه رهنمود و راهياب ميگردند .
وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ (۱۲۶)
( اي مسلمانان ! ) هرگاه خواستيد مجازات كنيد ( كساني را كه به حقوق شما تعدّي و تجاوز كردهاند ) ، تنها بدان اندازه مجازات كنيد و كيفر دهيد كه درباره شما روا شده است ( و از حدّ آن فراتر نرويد و برمگذريد ) و اگر شكيبائي پيشه ساختيد ( و به خاطر خدا مجازات نكرديد و كيفر نداديد ) حتماً شكيبائي براي شكيبايان ( حقپرستي چون شما كه از دل فرمان نميبريد و به راهنمائي يزدان گوش فرا ميداريد ، در دنيا و آخرت ) بهترخواهد بود .
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلاَ تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ (۱۲۷)
و ( اي پيغمبر ! تو نيز در برابر مصائب و صحنههاي جانسوزي كه در راه تبليغ رسالت آسماني خواهي ديد ) شكيبائي كن و شكيبائي تو ( و هركس ديگري ) جز در پرتو ( لطف رحمان و به ياري و ) توفيق يزدان ميسّر نيست . ( اگر كافران ايمان نياوردند ، ) بر آنان اندوهگين مشو و در برابر مكر و نيرنگي كه ميورزند ( و توطئههائي كه به راه مياندازند ) ناراحت و نگران مباش ( و خويشتن را در پناه خدا دار ) .
إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ (۱۲۸)
بيگمان خدا ( مرحمت و معونت و حفاظت و رعايت همه جانبهاش ) همراه كساني است كه تقوا پيشه كنند و ( با دوري از نواهي ، خود را از خشم خدا به دور دارند ، و با تمام نيرو و قدرت ) با كساني است كه نيكوكار باشند و ( با انجام اوامر الهي خويشتن را به الطاف ايزد نزديك سازند ) .
پیشگویی خلقت ماشین و هواپیما و …
.
وَالْخَیْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوهَا وَزِینَةً وَیَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
گناه افرادی که به نادانی گمراه می کنیم بر دوش ماست.
لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ (۲۵)
.
آنان باید که در روز قیامت بار گناهان خود را ( به سبب پیروی نکردن از پیغمبر ) به تمام و کمال بر دوش کشند ، و هم برخی از بار گناهان کسانی را حمل نمایند که ایشان را بدون ( دلیل و برهان و ) آگهی گمراه ساختهاند ( بی آن که از گناهان پیروان چیزی کاسته شود ) . هان ( ای مردمان ! بدانید که آنان چه کار زشتی میکنند و ) چه بار گناهان بدی را بر دوش میکشند !
شفا بودن عسل
.
ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۶۹)
.
سپس ( ما به آنها الهام کردیم که ) از همه میوهها بخورید و راههائی را بپیمائید که خدا برای شما تعیین کرده است و کاملاً ( دقیق و ) در اختیارند . از درون زنبور عسل ، مایعی بیرون میتراود که رنگهای مختلفی دارد . در این ( مایع رنگارنگ ) بهبودی مردمان نهفته است . بیگمان در این ( برنامه زندگی زنبوران عسل و ارمغانی که آنها به انسانها تقدیم میدارند که هم غذا و هم شفا است ) نشانه روشنی ( از عظمت و قدرت پروردگار ) است برای کسانی که ( درباره پدیدهها ) میاندیشند ( و رازها و رمزهای زندگی آفریدگان از جمله جانوران را پیش چشم میدارند ) .
إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ(۷۰)
ذکر حافظه خوب داشتن
این قوم قوم بودن چیزی نیست جر آزمایش که چه کسی راه اعتدال و درستی را پیش می گیرد..
.
وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلکِن یُضِلُّ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ (۹۳)
.
اگر خدا میخواست شما را ملّت واحدی میکرد ( و در جنس و رنگ و استعداد و ایمان فرقی نمیداشتید و همچون فرشتگان راهی را به اجبار در پیش میگرفتید و از خود اختیاری نمیداشتید . امّا خدا خواست که شما را متفاوت بیافریند و آزاد بگذارد تا با اختیار خود کارهای نیک یا بد بکنید و مستوجب بهشت یا دوزخ بشوید ) . لیکن ( بدانید که در هر حال از حیطه قدرت خدا خارج نیستید ، و ) هر که را بخواهد گمراه مینماید و هر که را بخواهد هدایت عطاء میفرماید ، ( امّا برابر قوانین و سنن الهی ، لذا این هدایت و اضلال ، هرگز سلب مسؤولیّت از شما نمیکند ) و به طور قطع در برابر کارهائی که میکنید ( مسؤولید و ) از شما بازخواست میشود .
شرط پذیرش اعمال صالح ایمان است و از جمله اجر آن در این دنیا زندگی پاک و طیب می باشد.. وَهُوَ مُؤْمِنٌ
.
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ (۹۷)
.
هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد ، بدو ( در این دنیا ) زندگی پاکیزه و خوشایندی میبخشیم و ( در آن دنیا ) پاداش ( کارهای خوب و متوسّط و عالی ) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد .
هنگام خواندن قران همیشه باید اعوذ را بگیم و اینکه شیطان قدرت فقط بر کسانی داره که ازش پیروی می کنند (مسخ می کنه آنها را)
.
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ (۹۸)
.
هنگامی که خواستی قرآن بخوانی ، از وسوسههای شیطان مطرود ( از رحمت یزدان ) به خدا پناه ببر ( تا اهریمن تو را از فهم معنی قرآن و عمل بدان باز ندارد ) .
.
إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (۹۹)
.
بیگمان شیطان هیچ گونه تسلّطی بر کسانی ندارد که ایمان دارند و بر پروردگارشان تکیه مینمایند .
إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ (۱۰۰)
بلکه تنها تسلّط شیطان بر کسانی است که او را به دوستی میگیرند و به واسطه او شرک میورزند ( و خدایان و بتانی را در عبادت انباز خدا میسازند )
دلیل مرتد شدن حب دنیاست…
.
مَن کَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ وَلَکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (۱۰۶)
.
کسانی که پس از ایمان آوردنشان کافر میشوند – بجز آنان که ( تحت فشار و اجبار ) وادار به اظهار کفر میگردند و در همان حال دلهایشان ثابت بر ایمان است – آری ! چنین کسانی که سینه خود را برای پذیرش مجدّد کفر گشاده میدارند ( و به دلخواه خود دوباره کفر را میپذیرند ) ، خشم تند و تیز خدا ( در دنیا ) گریبانگیرشان میشود ، و ( در آخرت ، کیفر و ) عذاب بزرگی دارند .
.
ذَلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَیَاةَ الْدُّنْیَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ (۱۰۷)
.
این ( خشم خدا و عذاب بزرگ ) بدان خاطر است که آنان زندگی دنیا را بر زندگی آخرت ترجیح میدهند و گرامیترش میدارند ، و خداوند گروه کافران را ( به سوی بهشت ) رهنمود نمیگرداند .
.
أُولَئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ (۱۰۸)
.
آنان کسانیند که خدا بر دلها و گوش و چشمانشان مُهر نهاده است ( و به سبب زشتیها و پلشتیهایشان ، دریچه عقلشان را به روی همه حقائق بسته است ، و حسّ تشخیص و قدرت تمییز را از ایشان گرفته است ) . و چنین افرادی ( با آویزان بودن پردههای غفلت و بیخبری به دل و چشم و گوششان ، که ابزار شناخت انسانند ) غافلان واقعی میباشند .
از شروط بخشش خدا اصلاح عمل نادرست و گناه هستش وَأَصْلَحُواْ
ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُواْ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَأَصْلَحُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ (۱۱۹)
به هر حال ، پروردگارت نسبت به کسانی که از روی حماقت و سفاهت ( انسانی ، و غفلت از عواقب امور به سبب غلبه شهوات نفسانی ) کارهای بد میکنند و بعد از آن توبه مینمایند ( و با انجام حسنات و عبادات به سوی خدا برمیگردند ) و به اصلاح ( حال و جبران گذشته خود ) میپردازند ، بس آمرزنده و مهربان است .
روش دعوت به راستی… باید به بهترین زبان و سخن باشه و اگر بد گفتند مثل انان انجام بده و صبر کنی بهتر هستش…
.
ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (۱۲۵)
.
( ای پیغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن ؛ چرا که ( بر تو تبلیغ رسالت الهی است با سخنان حکیمانه و مستدلاّنه و آگاهانه ، و به گونه بس زیبا و گیرا و پیدا ، و بر ما هدایت و ضلال و حساب و کتاب و سزا و جزا است . ) بیگمان پروردگارت آگاهتر ( از همگان ) به حال کسانی است که از راه او منحرف و گمراه میشوند و یا این که رهنمود و راهیاب میگردند .
.
وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِّلصَّابِرینَ (۱۲۶)
.
( ای مسلمانان ! ) هرگاه خواستید مجازات کنید ( کسانی را که به حقوق شما تعدّی و تجاوز کردهاند ) ، تنها بدان اندازه مجازات کنید و کیفر دهید که درباره شما روا شده است ( و از حدّ آن فراتر نروید و برمگذرید ) و اگر شکیبائی پیشه ساختید ( و به خاطر خدا مجازات نکردید و کیفر ندادید ) حتماً شکیبائی برای شکیبایان ( حقپرستی چون شما که از دل فرمان نمیبرید و به راهنمائی یزدان گوش فرا میدارید ، در دنیا و آخرت ) بهترخواهد بود .
همراهی خدا با این افراد پس اگر می خواهی قدرت خدا پشت تو باشد اینگونه باش.
.
إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّالَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ (۱۲۸)
.
بیگمان خدا ( مرحمت و معونت و حفاظت و رعایت همه جانبهاش ) همراه کسانی است که تقوا پیشه کنند و ( با دوری از نواهی ، خود را از خشم خدا به دور دارند ، و با تمام نیرو و قدرت ) با کسانی است که نیکوکار باشند و ( با انجام اوامر الهی خویشتن را به الطاف ایزد نزدیک سازند ) .