سُوۡرَةُ الحَجّ
.
بِسۡمِ ٱللهِ ٱلرَّحۡمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان .
یَا اَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ اِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظِیمٌ ﴿۱﴾
اي مردم ! از ( عقاب و عذاب ) پروردگارتان بترسيد ( و به ياد روز قيامت باشيد ) . واقعاً زلزله ( انفجار جهان و فرو تپيدن اركان آن ، در آستانه ) هنگامه رستاخيز ، چيز بزرگي ( و حادثه هراسانگيزي ) است.
یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا اَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَی النَّاسَ سُکَارَی وَمَا هُم بِسُکَارَی وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ﴿۲﴾
روزي كه زلزله رستاخيز را ميبينيد ( آنچنان هول و هراس سرتا پاي مردمان را فرا ميگيرد كه حتي ) همه زنان شيردهي كه پستان به دهان طفل شيرخوار خود نهادهاند ، كودك خود را رها و فراموش ميكنند . و جملگي زنان باردار ( از خوف اين صحنه بيمناك ) سقط جنين مينمايند ، و ( تو اي بيننده ! ) مردمان را مست ميبيني ، ولي مست نيستند و بلكه عذاب خدا سخت ( وحشتناك و هراسانگيز ) است ( و توازن ايشان را به هم زده است و لذا آنان را آشفته و خراب ، با چشمان از حدقه به در آمده و با گامهاي افتان و خيزان ، و با وضع بيسر و سامان و حال پريشان ميبيني) .
وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطَانٍ مَّرِیدٍ ﴿۳﴾
گروهي از مردم بدون هيچ علم و دانشي ( و بلكه تنها از روي تقليد و هواپرستي ) درباره ( شناخت ) يزدان ( و مسأله توحيد خداوند منّان ، و احياء مردگان ، و رستاخيز همگان به فرمان خالق جهان ) به مجادله برميخيزند ، و ( در اين امر ، طبيعي است ، نه از دانش و منطق ، بلكه ) از هرگونه شيطان ( انس و جنّ ) سركشي ، پيروي مينمايند ( و برابر نقشه و برنامه و حيله و دام همه شياطين و شياطين صفتان عمل ميكنند ) .
کُتِبَ عَلَیْهِ اَنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَاَنَّهُ یُضِلُّهُ وَیَهْدِیهِ اِلَی عَذَابِ السَّعِیرِ ﴿۴﴾
اهريمناني كه مشخّص و معلوم است ، هركس آنها را به دوستي گيرد ، حتماً گمراهش ميگردانند و به عذاب آتش ( دوزخ ) سوزانش ميكشانند .
یَا اَیُّهَا النَّاسُ اِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَاِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْاَرْحَامِ مَا نَشَاء اِلَی اَجَلٍ مُّسَمًّی ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا اَشُدَّکُمْ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّی وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ اِلَی اَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئًا وَتَرَی الْاَرْضَ هَامِدَةً فَاِذَا اَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَاَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ﴿۵﴾
اي مردم ! اگر درباره رستاخيز ( مردگان و زندگاني دوباره ايشان ) ترديد داريد ، ( بدين نكته توجّه كنيد تا به گوشهاي از قدرت الهي پي ببريد و به خود آئيد : ) ما شما را از خاك ميآفرينيم ، سپس ( اين خاك پيش پا افتاده را ) به نطفه ، و بعد ( نطفه ، اين پديده اسرارآميز فراهم آمده از اِسْپِرم مرد و اُووِل زن را ) به خون بسته ( زالو مانند ) ، و پس از آن ( اين خون بسته را به چيزي شبيه ) به يك قطعه گوشت ( جويده شده ) در ميآوريم كه برخي ( كامل و تامّ الخلقه و ) بسامان ، و برخي ( ناتمام و ناقصالخلقه و ) نابسامان است . ( همه اينها ) بدين خاطر است كه براي شما روشن سازيم ( كه ما بر آفرينش و تغيير و تبديل و هرگونه كاري ، از جمله زندگي دوباره بخشيدن توانائيم ) . ما جنينهائي را كه بخواهيم تا زمان خود در رحمها نگاه ميداريم و آن گاه شما را به صورت كودك ( پسر يا دختر ، از شكم مادران ) بيرون ميآوريم ، سپس ( شما را تحت نظارت و رعايت خود ميپائيم ) تا به رشد جسماني و عقلاني خود ميرسيد . برخي از شما ( در اين ميان ) ميميرند و بعضي از شما به نهايت عمر و غايت پيري ميرسند . تا بدانجا كه چيزي از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت ( و دانستههاي خويش را فراموش كرده و از ياد ميبرند ، و درست همانند يك كودك ميشوند . دليل ديگري بر قدرت خدا در همهچيز ، به ويژه درباره مسأله رستاخيز ، اين است كه اي انسان در فصل زمستان ) تو زمين را خشك و خاموش ميبيني ، امّا هنگامي كه ( فصل بهار در ميرسد و ) بر آن آب ميبارانيم ، حركت و جنبش بدان ميافتد و رشد و نمو ميكند و انواع گياهان زيبا و شاديبخش را ميروياند .
ذَلِکَ بِاَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَاَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَی وَاَنَّهُ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۶﴾
آن ( چيزهائي كه در آيات پيشين درباره مراحل مختلف آفرينش انسان و جهان گياهان بازگو شد ) بدان خاطر است كه ( بدانيد ) خدا حق است و ( لذا نظامي را كه آفريده نيز حق بوده و بيهوده و بيهدف نيست ، و به زبان حال به شما ميگويد : ) او مردگان را زنده ميگرداند ، و وي بر هر چيزي توانا است .
وَاَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَاَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ ﴿۷﴾
و ( اين كه بدانيد ) بدون شكّ قيامت فرا ميرسد و جاي هيچ گونه ترديدي نيست ، و خداوند تمام كساني را كه در گورها آرميدهاند دوباره زنده ميگرداند .
وَمِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًی وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ ﴿۸﴾
گروهي از مردم درباره ( يگانگي آفريدگار و صفات و افعال و اعمال ) خداوندگار بدون هيچ دانشي و رهنمودي و كتاب روشنگري به مجادله ميپردازند .
ثَانِیَ عِطْفِهِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَنُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَذَابَ الْحَرِیقِ ﴿۹﴾
مستكبرانه دوشهايشان را بالا مياندازند و مغرورانه رويشان را برميگردانند تا ( بدين وسيله مردمان را از راه خدا ) گمراه سازند . بهره آنان در اين جهان خواري و رسوائي است ، و در روز قيامت عذاب آتش سوزان ( دوزخ ) را بديشان ميچشانيم .
ذَلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ یَدَاکَ وَاَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ ﴿۱۰﴾
( بدو گفته ميشود : خواري و عذابي را كه ميبيني ) اين نتيجه همان كارهائي است كه خودت قبلاً انجام دادهاي و پيشاپيش فرستادهاي ، و اصلاً خداوند كمترين ستمي نسبت به بندگان روا نميدارد . ( نه كسي را بيجهت كيفر ميدهد ، و نه بر ميزان مجازات كسي بدون دليل ميافزايد ، و بلكه برنامه او سراسر عدالت و دادگري است ) .
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَی حَرْفٍ فَاِنْ اَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَاَنَّ بِهِ وَاِنْ اَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ﴿۱۱﴾
بعضي از مردم هم ، خدا را در حاشيه و كناره ميپرستند ( و داراي عقيده سستي هستند . ايمانشان بر پايه مصالحشان استوار است ، و لذا ) اگر خير و خوبي بديشان برسد ، به سبب آن شاد و آسوده خاطر و ( بر دين ) استوار و ماندگار ميشوند ، و اگر بلا و مصيبتي بديشان برسد ، ( به سوي كفر برميگردند و ) عقبگرد ميكنند . بدين ترتيب هم ( آرامش ايمان به قضا و قدر و مدد و ياري خداوند را در ) دنيا و هم ( نعمت و سعادت ) آخرت را از دست ميدهند ، و مسلّماً اين زيان روشن و آشكاري است ( كه انسان هم دنيا و هم آخرتش بر باد فنا رود ) .
یَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُ وَمَا لَا یَنفَعُهُ ذَلِکَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِیدُ ﴿۱۲﴾
آنان جز خدا چيزهائي را به فرياد ميخوانند و ميپرستند كه نه زياني ميتوانند بديشان برسانند و نه سودي را . اين ، سرگشتگي فراوان ، و گمراهي بسيار دور ( از حق و حقيقت ) است .
یَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ اَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَی وَلَبِئْسَ الْعَشِیرُ ﴿۱۳﴾
كساني را به فرياد ميخوانند و ميپرستند كه زيانشان بيش از سودشان ميباشد . چه ياوران و سروران بدي ، و چه همدمان و دوستان بدي هستند !
اِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْاَنْهَارُ اِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ﴿۱۴﴾
خداوند كساني را كه ايمان بياورند و كارهاي پسنديده بكنند ، داخل باغهاي بهشت ميكند كه رودبارها در زير ( درختان و كاخهاي ) آنها روان است . بيگمان خداوند هر چه را اراده كرده و بخواهد به انجام ميرساند ( چه عذاب و عقاب مفسدان ، و چه جزا و سزاي مؤمنان باشد ) .
مَن کَانَ یَظُنُّ اَن لَّن یَنصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ اِلَی السَّمَاء ثُمَّ لِیَقْطَعْ فَلْیَنظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ ﴿۱۵﴾
كسي كه ( از ميان كفّار ) گمان ميبرد خدا پيغمبرش را در دنيا و آخرت ياري نميدهد و پيروز نميگرداند ، ( بداند كه خداوند به كوري چشم او وي را در هر دو سرا پيروز ميگرداند . لذا از خشم بتركد و بميرد و هر كاري كه از دستش ساخته است انجام دهد ، مثلاً ) او ريسماني به سقفخانه بياويزد و سپس ( خويشتن را حلقآويز و راه نفس را ) قطع نمايد و ( تا سر حدّ مرگ پيش رود و بدين هنگام بنگرد و ) ببيند آيا اين كار خشم او را فرو مينشاند ( و خودكشي پيروزي را از محمّد باز ميگرداند ؟ ) .
وَکَذَلِکَ اَنزَلْنَاهُ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَاَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَن یُرِیدُ ﴿۱۶﴾
اين گونه روشن ، ما قرآن را به صورت آيههاي كاملاً واضح و آشكار فرو فرستادهايم ( تا وضوح و سادگي قرآن ، حجّتي بر مردم شود ) و بيگمان خداوند ( با اين قرآن ) هركه را بخواهد هدايت و راهنمائي ميكند .
اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَی وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ اَشْرَکُوا اِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ اِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ﴿۱۷﴾
قطعاً خداوند روز قيامت داوري خواهد كرد در ميان مؤمنان و يهوديان و ستارهپرستان و مسيحيان و زردشتيان و مشركان ، ( و برحقّ و ناحق را بدانان ميشناساند ) . مسلّماً خداوند حاضر و ناظر بر هر چيزي است .
اَلَمْ تَرَ اَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَمَن فِی الْاَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکَثِیرٌ مِّنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَمَن یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّکْرِمٍ اِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاء﴿۱۸﴾
آيا نديدهاي و ندانستهاي كه تمام كساني كه در آسمانها بوده و همه كساني كه در زمين هستند ، و خورشيد و ماه و ستارهها و كوهها و درختان و جانوران و بسياري از مردمان ، براي خدا سجده ميبرند ( و به تسبيح و تقديس او مشغول و سرگرمند ؟ ) و بسياري از مردمان هم ( غافل بوده و براي خدا سجده نميبرند و ) عذاب ايشان حتمي است ( و مستحقّ عقابند ، و اينها در نزد پروردگارشان بيارزش ميباشند ) و خدا هركه را بيارزش كند ، هيچ كسي نميتواند او را گرامي دارد ( و مشمول عنايت و سعادت آسماني كند . چرا كه تنها اين ) خدا است كه هر چيزي را كه بخواهد انجام ميدهد .
هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِّن نَّارٍ یُصَبُّ مِن فَوْقِ رُوُوسِهِمُ الْحَمِیمُ﴿۱۹﴾
اينان كه دو دسته مقابل هم ( مردمان ، به نام مؤمنان و كافران ) ميباشند ( و در آيههاي متعدّد ذكري از ايشان رفته است ) درباره ( ذات و صفات ) خدا به جدال پرداختهاند و به كشمكش نشستهاند . كساني كه كافرند ، ( خداوند برايشان آتش دوزخ را تهيّه ديده ، و انگار آتش آن ) جامههائي ( است كه به تن آنان چست بوده و ) براي آنان از آتش بريده ( و دوخته ) شده است . ( علاوه بر آن ) از بالاي سرهايشان ( بر آنان ) آب بسيار گرم و سوزان ريخته ميشود .
یُصْهَرُ بِهِ مَا فِی بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ﴿۲۰﴾
( اين آب جوشان آنچنان در بدنشان نفوذ ميكند كه ) آنچه در درونشان است بدان گداخته و ذوب ميگردد ، و هم پوستهايشان .
وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ ﴿۲۱﴾
و تازيانههائي از آهن براي ( زدن و سركوبي ) ايشان ( آماده شده ) است .
کُلَّمَا اَرَادُوا اَن یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ اُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ ﴿۲۲﴾
هر زمان كه دوزخيان بخواهند خويشتن را از غم و اندوه عظيم آتش برهانند ، بدان برگردانده شوند ( و آمرانه بديشان گفتهشود : ) بچشيد عذاب سوزان را .
اِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْاَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ اَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُوْلُوًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ ﴿۲۳﴾
( اين حال گروه اوّل ، يعني كافران در قيامت است . امّا گروه دوم كه مؤمنانند ) خداوند كساني را كه ايمان آوردهاند و كارهاي شايسته انجام دادهاند ، به باغهائي ( از بهشت ) داخل ميگرداند كه در زير ( درختان و كاخهاي ) آن رودبارها جاري است . آنان با دستبندهائي از طلا و مرواريد زينت مييابند ، و جامههايشان در آنجا از حرير است .
وَهُدُوا اِلَی الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا اِلَی صِرَاطِ الْحَمِیدِ ﴿۲۴﴾
آنان به سوي ( گفتن ) سخنان زيبا ، و راه ( انجام كارهاي ) پسنديده رهنمود ميگردند .
اِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَیَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاء الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یُرِدْ فِیهِ بِاِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ اَلِیمٍ ﴿۲۵﴾
بيگمان كساني كه كفر ميورزند و ( مردمان را ) از راه خدا ( كه دين اسلام است ) و ( مؤمنان را ) از ( ورود به ) مسجدالحرام باز ميدارند كه ( مكّه است و ما ) آن را براي همه مردمان ، اعم از كساني كه در آنجا زندگي ميكنند و يا از نقاط ديگر بدان وارد ميشوند ، يكسان ( حرم امن و امان و محلّ مراسم حجّ و عمره ) نمودهايم ، همچنين كساني كه با توسّل به ظلم ( از حدّ اعتدال خارج ميشوند و ) در آن سرزمين مرتكب خلاف ميگردند ، عذاب دردناكي بديشان ميچشانيم .
وَاِذْ بَوَّاْنَا لِاِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ اَن لَّا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ﴿۲۶﴾
( اي پيغمبر ! به خاطر بياور ) زماني را كه محلّ خانه كعبه را براي ابراهيم آماده ساختيم و ( پايههاي قديمي ) آن را بدو نموديم ( و دستور داديم به بازسازي آن بپردازد . هنگامي كه خانه كعبه آماده شد ، به ابراهيم خطاب كرديم كه اين خانه را كانون توحيد كن و ) چيزي را انباز من منماي و خانهام را براي طوافكنندگان و قيامكنندگان و ركوع برندگان و سجده برندگان ( از وجود بتان و مظاهر شرك و از هرگونه آلودگي ظاهري و معنوي ديگر ) تمييز و پاكيزه گردان.
وَاَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَاْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَاْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ ﴿۲۷﴾
( اي پيغمبر ! ) به مردم اعلام كن كه ( افراد مسلمان و مستطيع ) ، پياده ، يا سواره بر شتران باريك اندام ( ورزيده و چابك و پرتحمّل ، و مركبها و وسائل خوب ديگري ) كه راههاي فراخ و دور را طي كنند ، به حجّ كعبه بيايند ( و نداي تو را پاسخ گويند ) .
لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی اَیَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَی مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الْاَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَاَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ ﴿۲۸﴾
( آنان به اين سرزمين مقدّس بيايند ) تا منافع خويش را با چشم خود ببينند ( و به سود مادي و معنويشان برسند و ناظر فوائد فردي و اجتماعي و سياسي و اقتصادي و اخلاقي حجّ باشند ) ، و در ايّام معيّني كه ( روز عيد قربان و دو و يا سه روز بعد از آن است ، به هنگام ذبح قرباني ) نام خدا را بر چهارپاياني ( همچون بز و گوسفند و شتر و گاو ) ببرند كه خدا نصيب ايشان كرده است . پس ( از ذبح حيوانات ، اي حجّاج ) خودتان از ( گوشت ) آنها بخوريد و بينوايان مستمند را نيز بخورانيد .
ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ ﴿۲۹﴾
بعد از آن بايد آلودگيها ( و چرك و كثافت ، و زوائد بدن همچون مو و ناخن ) را از خود برطرف سازند ، و به نذرهاي خويش ( اگر نذر كردهاند ) وفا كنند ، و خانه قديمي و گرامي ( خدا ، كعبه ) را طواف نمايند .
ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ وَاُحِلَّتْ لَکُمُ الْاَنْعَامُ اِلَّا مَا یُتْلَی عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْاَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ﴿۳۰﴾
آن ( چيزي كه گذشت ، برنامه و مناسك حجّ بود ) و هر كس اوامر و نواهي خدا را ( به ويژه در مراسم و امور مربوط به حجّ ) بزرگ و محترم دارد ، از نظر خدا چنين كاري ( در دنيا و آخرت ) براي او بهتر است . ( خوردن گوشت ) چهارپايان ( همچون شتر و گاو و بز و گوسفند ) براي شما حلال گشته است ، مگر ( گوشت ) آن چهارپاياني كه ( در قرآن ) برايتان بيان ميشود ( همچون مردار و غيره ) . و از ( پرستش ) پليدها ، يعني بتها دوري كنيد ، و از گفتن افتراء ( بر مردم و بر خدا ) بپرهيزيد .
حُنَفَاء لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ وَمَن یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَاَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاء فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ اَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ ﴿۳۱﴾
حقّگرا و مخلص خدا باشيد ، و هيچ گونه شركي براي خدا قرار ندهيد . زيرا كسي كه براي خدا انبازي قرار دهد ، انگار ( به خاطر سقوط از اوج ايمان به حضيض كفر ) از آسمان فرو افتاده است ( و به بدترين شكل جان داده است ) و پرندگان ( تكّههاي بدن ) او را ميربايند ، يا اين كه تندباد او را به مكان بسيار دوري ( و دره ژرفي ) پرتاب ميكند ( و وي را آن چنان بر زمين ميكوبد كه بدنش متلاشي و هر قطعهاي از آن به نقطهاي پرت ميشود ) .
ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَاِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ ﴿۳۲﴾
( مطلب ) چنين است ( كه گفته شد ) ، و هر كس مراسم و برنامههاي الهي را بزرگ دارد ( و از جمله مناسك حجّ را گراميشمارد ) ، بيگمان بزرگداشت آنها نشانه پرهيزگاري دلها ( و خوف و هراس از خدا ) است .
لَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ اِلَی اَجَلٍ مُّسَمًّی ثُمَّ مَحِلُّهَا اِلَی الْبَیْتِ الْعَتِیقِ ﴿۳۳﴾
در اين حيوانات قرباني ، منافع ( دنيوي از قبيل سوار شدن و بار كردن و استفاده از شير و پشم و توليد مثل آنها برايتان آزاد ) است تا زمان معيّن ( كه روز ذبح آنها است ) و بعد هم كه در كنار خانه قديمي و گرامي ( كعبه ، يعني در قربانگاه مني و ديگر جاهاي حرم ) آماده گرديدند ( و ذبح شدند ، شما ميتوانيد از منافع مادي و معنوي آنها برخوردار شويد ) .
وَلِکُلِّ اُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکًا لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَی مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الْاَنْعَامِ فَاِلَهُکُمْ اِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ اَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ ﴿۳۴﴾
( قرباني تنها منحصر به شما مسلمانان نبوده ، و بلكه ) ما براي هر ملّتي ( كه پيش از شما به خدا ايمان داشتهاند ) قرباني را ( كه سمبل آمادگي انسان براي فدا شدن در راه خدا است ) مقرّر كردهايم ، تا به نام خدا چهارپاياني را ذبح كنند كه خدا بديشان عطاء نموده است . خداي شما و ايشان خداي واحدي است ( و برنامه او هم برنامه واحدي است . حال كه چنين است ) پستسليم ( فرمان ) او بوده ، و ( اعمالتان خالصانه براي او باشد . اي پيغمبر ) مژده بده مخلصان متواضع ( در برابر فرمان خدا ) را ( به بهشت و پاداش فراوان آفريدگارشان ) .
الَّذِینَ اِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَی مَا اَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ﴿۳۵﴾
آنان كساني هستند كه چون نام خدا برده شود ( به خاطر درك مقام باعظمت يزدان ) دلهايشان به هراس ميافتد ، و در برابر مصائبي كه گريبانگيرشان ميگردد ، شكيبائي پيش ميگيرند ( و ايستادگي ميكنند ، چرا كه تسليم فرمان قضا و قدرند ) ، و نماز را چنان كه بايد ميخوانند ، و از اموالي كه بديشان عطاء كردهايم ( در كارها و راههاي خير ) صرف ميكنند .
وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَاِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَاَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَذَلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿۳۶﴾
ما ( ذبح ) شتران ( چاق و فربه ، و ديگر چهارپايان ) را ( در حجّ ) براي شما از جمله مراسم و مناسك ( دين و نشانههاي آئين ) الهي قرار دادهايم ، و در چنين حيواناتي خير ( دنيا و اجر آخرت ) شما است . پس در حالي كه به صف ايستادهاند ( و دستها و پاها را جفت هم كردهاند و آماده ذبح ميباشند ) نام خدا را بر آنها ببريد ( و به نام خدا ذبحشان كنيد ) ، و هنگامي كه ( نقش زمين شدند و ) بر پهلوهايشان افتادند ، خودتان ( اگر خواستيد ) از گوشت آنها بخوريد و به مستمند ( غير گدا ) و به فقير ( گدا پيشه ) بخورانيد . اين گونه ( كه ميبينيد ) شتران را رام و مطيع شما كردهايم تا اين كه ( از الطاف كريمانه و انعام بزرگوارانه آفريدگار خود ) سپاسگزاري كنيد .
لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاوُهَا وَلَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَی مِنکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ ﴿۳۷﴾
گوشتها و خونهاي قربانيها ( كه مظاهر و صور ظاهري هستند ، به هيچ وجه مورد توجّه خدا نبوده و ) هرگز به خدا نميرسد ( و موجب رضاي او نميگردد ) و بلكه پرهيزگاري ( و ورع و اخلاص ) شما بدو ميرسد ( و رضا و خوشنوديش را كسب ميكند ) . اين گونه كه ( ميبينيد ) خداوند حيوانات را مسخر شما كرده است تا خدا را به خاطر اين كه هدايتتان نموده است ( و به سوي انجام اعمال نيكو رهنمودتان كرده است ) بزرگ داريد و ( سپاسگزار الطاف او باشيد . اي پيغمبر ! ) نيكوكاران را ( به پاداش عظيم و لطف عميم خدا ) مژده بده .
اِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا اِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ ﴿۳۸﴾
خداوند دفاع ميكند از مؤمنان ( و به سبب ايمانشان پيروزشان ميگرداند ) . چرا كه مسلّماً خداوند خيانت پيشگان كافر را دوست نميدارد ( و دوستان مؤمن خود را در دست خيانتكاران ملحد رها نميسازد ) .
اُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِاَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَاِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ﴿۳۹﴾
اجازه ( دفاع از خود ) به كساني داده ميشود كه به آنان جنگ ( تحميل ) ميگردد ، چرا كه بديشان ستم رفته است ( و آنان مدّتهاي طولاني در برابر ظلم ظالمان شكيبائي ورزيدهاند و خون دل خوردهاند ) و خداوند توانا است بر اين كه ايشان را پيروز كند .
الَّذِینَ اُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ اِلَّا اَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ اِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ﴿۴۰﴾
همان كساني كه به ناحق از خانه و كاشانه خود اخراج شدهاند ( و از مكّه وادار به هجرت گشتهاند ) و تنها گناهشان اين بوده است كه ميگفتهاند پروردگار ما خدا است ! اصلاً اگر خداوند بعضي از مردم را به وسيله بعضي دفع نكند ( و با دست مصلحان از مفسدان جلوگيري ننمايد ، باطل همهجاگير ميگردد و صداي حق را در گلو خفه ميكند ، و آن وقت ) ديرهاي ( راهبان و تاركان دنيا ) و كليساهاي ( مسيحيان ) و كنشتهاي ( يهوديان ) ، و مسجدهاي ( مسلمانان ) كه در آنها خدا بسيار ياد ميشود ، تخريب و ويران ميگردد . ( امّا خداوند بندگان مصلح و مراكز پرستش خود را فراموش نميكند ) و به طور مسلم خدا ياري ميدهد كساني را كه ( با دفاع از آئين و معابد ) او را ياري دهند . خداوند نيرومند و چيره است ( و با قدرت نامحدودي كه دارد ياران خود را پيروز ميگرداند ، و چيزي نميتواند او را درمانده كند و از تحقّق وعدههايش جلوگيري نمايد ) .
الَّذِینَ اِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْاَرْضِ اَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَاَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْاُمُورِ ﴿۴۱﴾
( آن مؤمناني كه خدا بديشان وعده ياري و پيروزي داده است ) كساني هستند كه هرگاه در زمين ايشان را قدرت بخشيم ، نماز را برپا ميدارند و زكات را ميپردازند ، و امر به معروف ، و نهي از منكر مينمايند ، و سرانجام همه كارها به خدا برميگردد ( و بدانها رسيدگي و درباره آنها داوري خواهد كرد ، همان گونه كه آغاز همه كارها از ناحيه خدا است ) .
وَاِن یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ ﴿۴۲﴾
( اي پيغمبر ! در برابر اذيّت و آزار و ياوهگوئي مردمان غمگين و ناراحت مباش ) . اگر تو را تكذيب ميكنند ( كار تازهاي نيست ) پيش از اينان نيز قوم نوح ( نوح را ) و قوم عاد ( هود را ) و قوم ثمود ( صالح را اذيّت و آزار رسانده و ) تكذيب كردهاند .
وَقَوْمُ اِبْرَاهِیمَ وَقَوْمُ لُوطٍ ﴿۴۳﴾
و همچنين قوم ابراهيم ( ابراهيم را ) و قوم لوط ( لوط را ) .
وَاَصْحَابُ مَدْیَنَ وَکُذِّبَ مُوسَی فَاَمْلَیْتُ لِلْکَافِرِینَ ثُمَّ اَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ ﴿۴۴﴾
و اهل مدين ( پيغمبر خود شعيب را تكذيب نمودهاند ) و ( بالاخره ساير پيغمبران اذيّت و آزار ديدهاند و تهديد و تكذيب شدهاند و از جمله توسّط فرعون و فرعونيان ) موسي ( هم ) تكذيب شده است ( و درد و رنج و شكنجه و آزاري را ديده كه تو ديده و خواهي ديد ) . امّا ما كافران ( آزاررسان و اقوام بيايمان ) را مدّتي مهلت دادهايم و ( فوراً به گناهانشان نگرفتهايم ، تا بلكه به خود آيند و فرمان حق را پذيرا گردند ، وليكن وقتي كه آنان به افتراء پرداخته و به آزار وتكذيب پيغمبران خود ادامه دادهاند ) آن گاه ايشان را گرفتار ( انواع عذاب ) نمودهام . ( در آيات متعدّد قرآني بايد ديده باشي ) عاقبت چگونه كارشان را ناپسند شمردهام ( و زشتي آن را با تازيانههاي عقاب بديشان نمودهام ؟ ) .
فَکَاَیِّن مِّن قَرْیَةٍ اَهْلَکْنَاهَا وَهِیَ ظَالِمَةٌ فَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَی عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِیدٍ ﴿۴۵﴾
چه بسيار شهرها و آباديهائي كه آنجاها را نابود كردهايم ، و به سبب ستمگري ( ساكنانشان ) فرو تپيده و برهم ريخته است ، و چاههائي كه بياستفاده رها گشته است ، و كاخهاي برافراشته و استواري كه بيصاحب و متروك مانده است .
اَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْاَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا اَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَاِنَّهَا لَا تَعْمَی الْاَبْصَارُ وَلَکِن تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ ﴿۴۶﴾
آيا در زمين به سير و سفر نپرداختهاند تا ( از ديدن آثار گذشتگان و مشاهده ويرانههاي كاخهاي ستمگران ) دلهائي به هم رسانند كه بدانها ( وظيفه خود را در قبال دعوت حق درك و ) فهم كنند ، و گوشهائي داشته باشند كه بدانها ( اخبار جبّاران ، و نداي وجدان ، و فرمان يزدان را ) بشنوند ؟ چرا كه اين چشمها نيستند كه كور ميگردند ، و بلكه اين دلهاي درون سينهها هستند كه نابينا ميشوند .
وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَن یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَاِنَّ یَوْمًا عِندَ رَبِّکَ کَاَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿۴۷﴾
( اي پيغمبر ! كافران ، مسخرهكنان ) از تو ميخواهند كه هرچه زودتر عذابي را بر سر ايشان بياوري ( كه آنان را از آن ميترساني . اين عذاب بدون شكّ گريبانگيرشان ميگردد ) و خداوند به هيچ وجه خلاف وعده نميكند ( و عذاب را گريبانگيرشان ميسازد ، هرچند سالها طول بكشد ، اصلاً زمان نسبت به خدا مطرح نيست ، و مثلاً در همين جهان ) يك روز خدا ، بسان هزار سالي است كه شما ميشماريد و به حساب ميآريد .
وَکَاَیِّن مِّن قَرْیَةٍ اَمْلَیْتُ لَهَا وَهِیَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ اَخَذْتُهَا وَاِلَیَّ الْمَصِیرُ ﴿۴۸﴾
چه آباديها و شهرهاي بسياري كه با وجود اين كه ( مردمانشان ) ستمگر بودهاند ، ما بديشان مهلت دادهايم ( و در عذابشان شتاب نكردهايم ، تا بلكه بيدار شوند و به سوي ما برگردند . ولي چون به ستمكاري و زشتكاري ادامه دادهاند ) بعدها ايشان را به عذاب گرفتار نمودهايم و ( زير ضربات مجازات گرفتهايم . پس اي كافران ! به سبب تأخير عذاب مغرور نشويد و بدانيد كه ) برگشت ( همگان در روز قيامت به سوي خداوند ، و تمام خطوط منتهي ) به من است ( كه خالق جهانم ، همان گونه كه آغاز از من بوده است ) .
قُلْ یَا اَیُّهَا النَّاسُ اِنَّمَا اَنَا لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ ﴿۴۹﴾
بگو : اي مردم ! من تنها و تنها بيمدهنده آشكاري براي شما هستم و بس . ( ديگر نه عقاب و عذاب شما در دست من است ، و نه حساب و كتاب شما مربوط به من ) .
فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿۵۰﴾
كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته بكنند ، آمرزش ( يزدان شامل گناهان ايشان ميشود ) و رزق و روزي ارزشمند و پاك و فراواني ( در بهشت ) دارند
وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿۵۱﴾
و كساني كه در راه مسابقه و مبارزه با قرآن ، درباره ( نادرست و ناچيز جلوه دادن ) آيههاي ما به تلاش ميايستند ، آنان ساكنان دوزخند .
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۵۲﴾
ما پيش از تو رسولي و نبيي را نفرستادهايم ، مگر اين كه هنگامي كه ( آن رسول يا نبي آيات و احكام خدا را براي مردم ) تلاوت كرده است اهريمن ( با ايجاد وساوس و اباطيل در دل شنوندگان سست ايمان ، و با پخش ياوهسرائي توسّط ذرّيّه و دارودسته خود ) در تلاوت او القاء ( شبهه ) نموده است ( و گاهي پيغمبران را شاعر ، و زماني ساحر ، و وقتي ناقل افسانهها و خرافات پيشينيان جلوهگر ساخته است ) . امّا خداوند آنچه را كه شيطان القاء نموده است ( توسّط تبليغ و تبيين پيغمبران و دعوت و زحمت شبانهروزي پيروان ايشان در همه جا و همه آن ) از ميان برداشته است ( و شبهات و ترّهات اهريمنان انس و جان را از صفحه دل مردمان زدوده است ) و سپس آيات خود را ( در برابر سخنان ناروا و دلائل نابهجاي نيرنگبازان بيمايه و دسيسهبازان بيپايه ) پايدار و استوار داشته است ، زيرا كه خدا بس آگاه ( از كردار و گفتار و پندار شيطان و شيطان صفتان بوده و همه كارهايش از روي فلسفه و ) داراي حكمت است ( و لذا اهريمن و پيروان او را هميشه مهلت داده است تا به دسايس و وساوس خود بپردازند ) .
لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ﴿۵۳﴾
اين وسوسههاي شيطاني ( و ايجاد مشكلات در راه دعوت آسماني توسّط مخالفان برنامههاي يزداني ) بدان خاطر است كه خداوند ميخواهد آنها را آزمايش كساني سازد كه در دلهايشان بيماري ( نفاق ريشه دوانده ) است ، و آزمون كساني كند كه سنگين دل ( از كفر و ضلال ) هستند ، و مسلّماً ستمگران ( منافق و كافر نام ، با برنامههاي الهي به ويژه اسلام ) عداوت عميق و مخالفت سختي داشته و دارند .
وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿۵۴﴾
و اين كه عالمان و آگاهان بدانند كه آنچه ( پيغمبران به مردم ميگويند ) حق بوده و از جانب پروردگار تو است ، پس بايد بدان ايمان بياورند تا دلهايشان بدان آرام گيرد و در برابرش تسليم و خاضع شود . قطعاً خداوند مؤمنان را به راه راست رهنمود مينمايد ( و شبههها و وسوسههاي شيطاني را در پرتو هدايت و وحي آسماني بديشان ميشناساند و حيران و سرگردانشان نميگذارد ) .
وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿۵۵﴾
كافران همواره درباره آن ، ( يعني آنچه پيغمبران با خود آوردهاند ، به ويژه قرآن ) در شكّ و ترديد بسر خواهند برد تا اين كه وقت ( مرگ ) ايشان به ناگاه فرا ميرسد ، و يا عذاب روز سترون ، آنان را در بر ميگيرد ( كه قيامت است و خير و رحمتي ، و خوشي و نعمتي براي ايشان به همراه ندارد ) .
الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿۵۶﴾
ملك و فرمانروائي در آن روز مال خدا است ( و كسي نه مالك چيزي و نه صاحب قدرت و فرماني است . در چنين روزي تنها ) او است كه ميان بندگان خود فرمان ميراند و داوري مينمايد . كساني كه ( در جهان عاجل ) ايمان آورده باشند و كارهاي پسنديده كرده باشند ، ( در جهان آجل ) در باغهاي پرنعمت ( بهشت ) بسر خواهند برد .
وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ ﴿۵۷﴾
و كساني كه ( در جهان عاجل ) كافر بودهاند و آيات ( خواندني يا ديدني ) ما را تكذيب نموده و دروغ خواندهاند ، عذاب خواركنندهاي خواهند داشت .
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ﴿۵۸﴾
و كساني كه در راه خدا هجرت كردهاند و سپس ( در ميدان رزم ) كشته شدهاند و يا اين كه ( به مرگ طبيعي ) مردهاند ، خدا جزا و نعمت زيبائي ( و جايگاه و مقام توصيفناپذير و والائي ) بديشان عطاء خواهد كرد ، چرا كه خداوند بهترين نعمترسان و دهنده خير و عطاء ( به ديگران ) است .
لَيُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ ﴿۵۹﴾
خداوند چنين كساني را به جايگاهي وارد ميكند كه از آن راضي و خوشنود خواهند بود . بيگمان خدا كاملاً آگاه ( از اعمال اين بندگان جان فدا ، و ) شكيبا است ( و در پاداش دادن به مؤمنان ، و كيفر رساندن به كافران عجله و شتاب نميكند ) .
ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿۶۰﴾
( مسأله ) به همين منوال است . و هر فرد ( مؤمني كه در برابر ستم و جنايتي كه به او شده است ) دست به ستم و جنايت زند به همان اندازه كه بدو ستم و جنايت شده است و سپس دوباره به وي ستم و جنايت شود ( و جنايتكار ديگر بار دست تعدّي دراز كند ) حتماً خداوند او را ( عليه متعدّي ) ياري خواهد كرد ( و كسي را پيروز ميگرداند كه تمام نيروي خود را براي دفاع در برابر ظالم بسيج ميكند و باز هم از طرف ستمگر تحت ستم قرار ميگيرد ) ، و خداوند بسيار عفوكننده و بس بخشاينده است ( و كار به ظاهر ستم قصاص گيرنده را عفو ، و لغزشهاي او را ميبخشايد ) .
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۶۱﴾
( مسأله ) به همين منوال است ( و اين وعده از سوي خداي قادر توانا است . بلي ) خدا كه شب را در روز ، و روز را در شب داخل ميگرداند ( و از يكي ميكاهد و بر يكي ميافزايد و طبق نظام معيّني چرخه زمان را به گردش مياندازد ) و او شنواي ( گفتار ستمديدگان و ) بيناي ( كردار ستمگران ) است ( و داد مظلومان را از ظالمان ميگيرد ) .
ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿۶۲﴾
( مسأله ) به همين منوال است . و خداوند حق است و آنچه را كه بجز او به فرياد ميخوانند و پرستش مينمايند باطل است ، و خداوند والامقام و بزرگوار است .
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ ﴿۶۳﴾
( اي عاقل ! ) آيا نمينگري كه خداوند از ( ابر ) آسمان آب ( باران ) را فرو ميآورد ، و زمين ( به وسيله آن ، گياهان گوناگوني از خود ميروياند و ) سبز و خرّم ميگردد ؟ واقعاً خدا ( با بندگان خويش ) بسيار بالطف ، و بس دقيق و آگاه است ( در همهچيز ، از جمله در توليد و تبخير آب شيرين و آفرينش و پرورش بذر گياهان ، و باليده و بارور كردن درختان ) .
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۶۴﴾
آنچه در آسمانها ، و آنچه در زمين است ، از آن خدا است ، و تنها خدا غني ( بالذّات در عالم هستي و بينياز از كمك ديگران است ، و ) شايسته هرگونه حمد و ستايش ( از جانب بندگان ) ميباشد .
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاء أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ﴿۶۵﴾
مگر نميبيني ( اي انسان ) كه يزدان ( سبحان به سبب رحم و لطفي كه نسبت به شما بندگان دارد ، تمام مواهب و امكانات ) چيزهائي را كه در زمين است در اختيار و دسترس شما قرار داده است و همچنين كشتيها را با مشيّت خود در حال حركت در دريا ، فرمانبردار شما كرده است ، و ( از اين گذشته ) خداوند نميگذارد ( سنگهاي سرگردان و اشعّههاي كيهاني ) آسمان بر زمين فرو افتد مگر ( بدان اندازه كه مورد نياز بوده و ) او اجازه دهد . واقعاً يزدان بسي مهربان و داراي مرحمت فراوان ( در حق بندگان ) است .
وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ ﴿۶۶﴾
خدا كسي است كه شما را زندگي بخشيده است ( و جان به كالبدتان دميده است ) و بعد ( از طي دوره حيات ) شما را ميميراند ( و به خاك گورتان داخل ميگرداند ) و سپس ( بار ديگر در رستاخيز ) شما را زنده ميكند ( و براي محاسبه حسنات و سيّئات ، حيات نوينتان ميبخشد ) . واقعاً ( جاي شگفت است كه با وجود مشاهده اين همه دلائل قدرت ، و ديدن آثار نعمت ، باز هم ) انسان سخت منكر ( بودن آفريدگار ) و بسي ناسپاس ( نعمتهاي بيشمار پروردگار ) است .
لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ ﴿۶۷﴾
براي هر ملّتي برنامهاي ( ويژه ، جهت معاملات و عبادات ، با توجّه به شرائط زمان و مكان ) قرار دادهايم كه برابر آن رفتهاند و بدان عمل كردهاند . ( براي تو هم واپسين برنامه آسماني را فرستادهايم كه ناسخ همه برنامههاي پيشين است و تا قيامت مردمان را بسنده است ) . پس بايد درباره اين امر با تو ستيزه نكنند ( و مثلاً اهل كتاب گمان نبرند آنچه در تورات و انجيل است به عنوان برنامه شريعت ايشان را كافي و بسنده است . بلكه بايد بدانند كه حكم آنها به وسيله قرآن ، لغو و منسوخ گرديده است ) . تو به سوي پروردگارت دعوت كن كه ( راه راست همين است كه تو ميپوئي و ) تو قطعاً بر راستاي راه هدايتي .
وَإِن جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۶۸﴾
و اگر با تو به ستيز پرداختند ، پس ( با ايشان ستيزه مكن و بلكه ) بگو : خدا از كارهائي كه ميكنيد آگاهتر از هر كسي است ( و آشنا به اباطيلي است كه ميگوئيد و مطلع از تحريفي است كه نسبت به كتابهاي آسماني روا ميداريد ) .
اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۶۹﴾
خداوند در روز رستاخيز ميان شما درباره آنچه اختلاف ميورزيد داوري ميكند ( و راهياب را ثواب و گمراه را عقاب ميدهد ) .
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿۷۰﴾
( اي عاقل ! ) مگر نميداني خداوند قطعاً مطلع است از همه چيزهائي كه در آسمان و زمين است ( و چيزي از اعمال و اقوال مردم بر او مخفي نميماند ) و همه چيزها در كتابي ( به نام لوح محفوظ ) ثبت و ضبط است ، و مسلّماً اين كار براي خدا ساده و آسان است .
وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ ﴿۷۱﴾
مشركان بجز خدا چيزهائي را ميپرستند كه خدا ( در هيچ يك از كتابهاي آسماني ) دليلي براي پرستش آنها نازل نكرده است ، و از روي علم و آگاهي ( ناشي از عقل هم ) چنين نميكنند ( و بلكه تنها از روي تقليد از آباء و اجداد آنها را پرستش مينمايند و به خود ستم روا ميدارند ) و ستمگران را ياري و مددكاري نيست ( اعم از بت و غيربت كه ايشان را در روز قيامت از آتش دوزخ برهاند ) .
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۷۲﴾
هنگامي كه آيات واضح و روشن ما بر آنان خوانده ميشود ، در چهرههاي كافران ، اخم و تخم ( و آثار كينه و خشم ) را خواهي ديد . بلكه ( از شدّت ناراحتي و كينهتوزي ) نزديك است به كساني حملهور شوند كه آيات ما را بر ايشان ميخوانند ( و صداي حق را به گوششان ميرسانند ) . بگو : به بدتر از اين ( تنور كينه و خشم تافته از نزول آيات الهي ) شما را خبر دهم و بياگاهانم ؟ ( آن چيز كه بدتر از اين شما را بدحال ميكند و ميسوزاند ) آتش دوزخ است . آتشي كه خداوند آن را به كافران وعده داده است و بدترين جايگاه است.
يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿۷۳﴾
اي مردم ! مثلي زده شده است ( با دقّت ) بدان گوش فرا دهيد . آن كساني را كه بغير از خدا به كمك ميخوانيد و پرستش مينمائيد ، هرگز نميتوانند مگسي را بيافرينند ، اگر هم همگان ( براي آفرينش آن ) دست به دست يكديگر دهند . حتي اگر هم مگس چيزي را از آنان بستاند و برگيرد ، نميتوانند آن را از او بازپس گيرند و برهانند . هم طالب ( كه مگس ناچيز است ) و هم مطلوب ( كه بتان سنگي و يا معبودان دروغينند ) درمانده و ناتوانند .
مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۷۴﴾
آنان خداي را آن گونه كه بايد بشناسند نشناختهاند ( چرا كه سنگها و ديگر آفريدگان عاجز و ضعيف را همتاي خدا ميسازند ) . به حقيقت خدا توانا ( برهر كاري و ) چيره ( بر هر چيزي ) است . ( چرا كه همه كائنات را آفريدهاست . او همچون بتان و معبودان دروغين نيست كه بر آفرينش مگسي توانائي ندارند ) .
اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۷۵﴾
خداوند از ميان فرشتگان پيامآوراني ( همچون جبرئيل ) را برميگزيند ( و به سوي انبياء گسيل ميدارد ) و هم از ميان انسانها پيغمبراني ( همچون موسي و عيسي و محمّد ) را ( برميگزيند و به سوي مردم ميفرستد ، و از كار همه آنان باخبر است ) چرا كه خداوند شنوا و بينا است .
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الأمُورُ ﴿۷۶﴾
خداوند ميداند آنچه را در پيش روي آنان است ( كه حال و آينده ايشان است ) و ميداند آنچه را كه در پشت سر آنان است ( و گذشته ايشان است ) و همه كارها به خدا بازگردانده ميشود ( و مرجع كلّيّه امور او است و همگان در برابرش مسؤول ميباشند ) .
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۷۷﴾
اي كساني كه ايمان آوردهايد ! ( براي آفريدگار خويش ) ركوع ( و كرنش بريد ، ) و سجده كنيد ( و به خاك افتيد ، ) و پروردگار خود را پرستش نمائيد و كارهاي نيك انجام دهيد ، تا اين كه رستگار شويد .
وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُواالصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿۷۸﴾
و در راه خدا جهاد و تلاش كنيد آن گونه كه شايسته جهاد و بايسته تلاش در راه او است ( تا در ميدان جهاد اصغر كه نبرد با دشمنان دين است ، و در پهنه جهاد اكبر كه مبارزه با نفس امّاره است ، پيروز گرديد ) . خدا شما را ( از ميان مردم براي ياري دين خود ) برگزيده است ( و به شما شخصيّت و عظمت بخشيده است ) و در دين كارهاي دشوار و سنگين را بر دوش شما نگذاشته است ( و بلكه تكاليف و وظائفي مقرّر نموده است كه با فطرت سالم هماهنگ و با توان انساني سازگار است . اين دين همان ) آئين پدرتان ابراهيم است . خدا شما را قبلاً ( در كتابهاي پيشين ) و در اين ( واپسين كتاب ) مسلمين ناميده است ( و افتخار تسليم در برابر فرمانهاي الهي را به شما داده است و شما را الگو و اسوه حسنه ملّتهاي ديگر كرده است ) تا پيغمبر ( با شهادت عملي خود ) گواه بر شما باشد ( و در روز قيامت رفتار و كردارش مقياس سنجش اعمال شما مسلمانان گردد ) و شما هم ( با شهادت عملي خود ) گواه بر مردمان باشيد ( و رفتار و كردارتان به عنوان امت نمونه ، محكّ سنجش اعمال سايرين ، و الگوي بارز خداپرستان راستين گردد ) . پس ( براي حصول اين منظور ) نماز را بخوانيد و زكات مال به در كنيد و به خدا چنگ زنيد كه سرپرست و ياور شما او است ، و چه سرور و ياور نيك و چه مددكار و كمككننده خوبي است