سُوۡرَةُ إبراهیم
.
بِسۡمِ ٱللهِ ٱلرَّحۡمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان .
الَر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (۱)
الف . لام . را . ( اين قرآن ) كتابي است كه آن را براي تو فرستادهايم تا اين كه مردمان را ( در پرتو تعليمات آن ) با توفيق و تفضّل پروردگارشان ، از تاريكيها ( و گمراهيهاي كفر و ناداني ) به سوي نور ( و روشنائي ايمان و دانائي ) بيرون بياوري ، ( يعني كه ) به راه خداي چيره ستوده ( درآوري ) . اللّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَوَيْلٌ لِّلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ (۲) خدائي كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است . واي بر كافران ! كه عذاب سختي ( و مجازات شديدي ) دارند ، ( چرا كه در چنگ خداي غالب بر هر چيز و مالك همه چيز گرفتارند ) .
الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجاً أُوْلَئِكَ فِي ضَلاَلٍ بَعِيدٍ (۳)
كساني كه زندگي دنيا را بر زندگي آخرت ترجيح ميدهند ، و مردمان را از راه خدا باز ميدارند ، و راه خدا را نادرست نشان داده و كج و معوجّ مينمايانند ، آنان در گمراهي سخت و ژرفي گرفتارند .
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (۴)
( اي محمّد ! ) ما هيچ پيغمبري را نفرستادهايم مگر اين كه به زبان قوم خودش ( متكلّم بوده است ) تا براي آنان ( احكام الهي را ) روشن سازد ( و حقائق را تبيين و تفهيم كند ) . سپس خداوند هركس را كه ( به فرمان آسماني گوش نكرده است ) گمراه ساخته است و هركس را كه ( برابر دستور آسماني حركت نموده است ) رهنمود ساخته است . و او چيره ( بر هر كاري است كه بخواهد ، و كارهايش ) داراي حكمت است .
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ(۵)
موسي را همراه با آيات ( و مؤيّد به معجزات ) خود فرستاديم ( و بدو دستور داديم ) كه قوم خويش را از تاريكيهاي ( كفر و جهل ) بيرون بياور ( و ) به سوي نور ( ايمان و دانش رهنمود گردان ) و روزهاي خوشي و ناخوشي و نعمت و نقمتي را به ياد ايشان بياور كه خدا بر سرِ گذشتگان آورده است . بيگمان در اين كار ( كه بيان سرگذشت نيكان و بدان پيشين است ) براي هر شكيباي ( بر مصائب و بلاياي آسماني و ) سپاسگزار ( بر انعام و عطاياي الهي ) ، دلائل بزرگي ( و نشانههاي سترگي بر وحدانيّت خدا ) است .
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنجَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلاء مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ (۶)
( اي پيغمبر ! براي عبرت قوم خود بيان كن ) وقتي را كه موسي به قوم خود گفت : نعمت دادن خدا به خويشتن را به ياد آريد ، آن زمان كه شما را از فرمان فرعونيان كه بدترين شكنجهها را به شما ميرساندند و پسرانتان را سر ميبريدند و زنانتان را زنده نگاه ميداشتند نجاتتان داد ، و در آن ( عذاب و نجات ) آزمايش بزرگ شما نهفته بود .
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ (۷)
و ( اي بنياسرائيل ! به ياد آوريد ) آن زمان را كه پروردگارتان مؤكّدانه اعلام كرد كه اگر ( از نعمتهاي خدادادي ، به وسيله ثبات بر ايمان و تلاش در عبادت ) سپاسگزاري كرديد ، هر آينه ( نعمتهاي خود را ) برايتان افزايش ميدهم ، و اگر كافر ( و ناسپاس ) شديد ( شما را به عذاب دردناكي گرفتار ميسازم و بدانيد كه ) بيگمان عذاب من بسيار سخت است .
وَقَالَ مُوسَى إِن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ (۸)
و موسي گفت : اگر شما و همه كساني كه در زمين هستيد كافر شويد و ناسپاس گرديد ، به خدا زياني نميرسد ، چراكه خداوند بينياز ( از ايمان ايمانداران و سپاس سپاسگزاران است ، و اگر كسي هم بدو ايمان نياورد و شكر انعامش را نگزارد ، او ذاتاً ) ستوده است .
أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ لاَ يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ اللّهُ جَاءتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّواْ أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُواْ إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ (۹)
آيا به شما نرسيده است خبر كساني كه پيش از شما بودهاند ؟ ( از قبيل ) قوم نوح و عاد و ثمود و كسان ديگري كه پس از ايشان آمدهاند و جز خدا كسي ( تعداد بيشمار ) آنان را ( نميداند و ايشان را چنان كه بايد ) نميشناسد . پيغمبرانشان دلائل روشن و معجزات آشكاري برايشان آوردند ( و بديشان نمودند ) ، ولي آنان دستهايشان را بر دهانهاي پيغمبران گذاشتند ( و از تبليغ آنان جلوگيري نمودند و سدّ راه رسالت آسماني و دشمن دعوت الهي شدند و ) گفتند : ما ايمان نداريم به چيزي كه به همراه آن فرستاده شدهايد ( و دلائل و معجزات شما را قبول نميكنيم و رسالتتان را تصديق نمينمائيم ) و درباره چيزي كه ما را بدان ميخوانيد سخت در شكّ و گمانيم ( و به يكتاپرستي و قانون آسماني يقين و باور نداريم ) .
قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى قَالُواْ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِيدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَآؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (۱۰)
پيغمبرانشان بديشان گفتند : مگر درباره وجود خدا ، آفريننده آسمانها و زمين ، بدون مُدِل و نمونه پيشين ، شكّ و ترديدي در ميان است ؟ ( مگر عقل شما كتاب باز هستي را نمينگرد و به مؤلف آن راه نميبرد ؟ ) . او شما را فرا ميخواند تا گناهانتان را ببخشايد و ( از گذشته ناپاكتان صرفنظر نمايد ، و بدين زوديها هلاكتان نسازد و بلكه ) تا مدّت مشخّصي ( كه در آن مرگتان فرا ميرسد ) شما را بر جاي و محفوظ دارد . آنان ( مسخرهكنان در پاسخ پيغمبران ) گفتند : شما جز انسانهائي همچون ما نيستيد ( و فضيلتي بر ما نداريد تا از ميان ما شما را برگزينند و پيامآوران آسماني براي مردمان زميني كنند ) و شما ميخواهيد ما را از چيزهائي منصرف و به دور داريد كه پدرانمان آنها را ميپرستيدهاند . ( ذكر خلقت آسمانها و زمين فائدهاي ندارد . اگر راست ميگوئيد ) براي ما دليل روشني بياوريد ( و معجزههائي بنمائيد كه ما پيشنهاد ميكنيم ) .
قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَعلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (۱۱)
پيغمبرانشان بديشان گفتند : ( همان گونه كه گفتيد ) ما جز انسانهايي همچون شما نيستيم ، و ليكن خداوند بر هركس از بندگانش كه بخواهد منت مينهد ( و او را با لطف خود مينوازد و پيغمبرش ميسازد ) و ما را نسزد كه دليلي برايتان بياوريم ( و معجزهاي به شما بنمائيم ) مگر با اجازه خدا ( و توفيق او ) . و مؤمنان بايد به خدا توكّل كنند و بس ( و ما هم در برابر دشمنانگي شما بدو توكّل ميكنيم ) .
وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ (۱۲)
آخر چرا نبايد به خدا توكّل كنيم ، و حال آن كه او ما را به راهمان رهنمود كرده است ؟ ( راهي كه خودش آن را پديد آورده است و همگان را به پيمودن آن دعوت فرموده است و آئين الهيش نام داده است . ما بر توكّل خود ميافزائيم ) و حتماً بر اذيّت و آزارتان شكيبائي مينمائيم ، و متوكّلان بايد بر خدا توكّل كنند و بس .
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ (۱۳)
كافران ( و سردستگان زندقه و ضلال ، هنگامي كه از راه دليل با انبياء برنيامدند ، به زور متوسّل شدند و ) به پيغمبران خود گفتند : يا به آئين ما باز ميگرديد يا اين كه شما را از سرزمين خود بيرون ميكنيم . پس پروردگارشان به آنان ( كه حاملان رسالات آسماني و راهنمايان بشري بودند ) پيام فرستاد كه حتماً ستمكاران ( كفرپيشه چون ايشان ) را ( به خاطر ظلم و ستمي كه روا ميدارند ) نابود ميكنيم .
وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الأَرْضَ مِن بَعْدِهِمْ ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ (۱۴)
و ما شما را پس از ايشان در سرزمين ( آنان ) سكونت ميبخشيم . اين ( پيروزي ) از آن كساني است كه از جاه و جلال من بترسند و از تهديد من بهراسند .
وَاسْتَفْتَحُواْ وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (۱۵)
و ( پيغمبران از پروردگارشان ) طلب پيروزي ( و غلبه بر قوم خود ) كردند ( هنگامي كه از ايمان آوردنشان مأيوس گشتند ، و خداوند آنان را فتح و ظفر بخشيد و سود بردند ) و هر قلدر و گردنكش منحرف و باطلگرائي ، زيانمند و نامراد گرديد .
مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِن مَّاء صَدِيدٍ (۱۶)
جلو او دوزخ قرار دارد و ( در آن ) از خونابه نوشانده ميشود .
يَتَجَرَّعُهُ وَلاَ يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِن وَرَآئِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ (۱۷)
آن را ( به ناچار و با رنج بسيار ) جرعه جرعه مينوشد ، و به هيچ وجه گوارايش نمييابد ، و ( موجبات ) مرگ از هر سو بدو روي ميآورد و حال اين كه نميميرد ، ( تا از آنچه بدان مبتلا است نجات يابد ) و بر سر راه او ( هر زمان و آن ) عذاب بسيار سختي است .
مَّثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ لاَّ يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُواْ عَلَى شَيْءٍ ذَلِكَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِيدُ (۱۸)
حال و وضع اعمال كساني كه به پروردگار خود ايمان ندارند ، همچون حال و وضع خاكستري است كه در يك روز طوفاني ، باد به تندي بر آن وزد ( و آن را در هوا پخش و پراكنده كند و چيزي از آن برجاي نگذارد . چنين كافراني هم در روز قيامت ) به چيزي از آنچه در دنيا ( از اعمال نيك ) انجام دادهاند دست نمييابند . ( چرا كه گِردباد كفر بر خاكستر اعمالشان وزيده است و آن را به غارت برده است ) اين ( تلاش و كوشش بيراهه و بيبهره ) گمراهي سختي ، ( و حاصل سرگرداني و سرگشتگي شگفتي ) است
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ (۱۹)
( اي مخاطب ! ) آيا نميبيني كه خداوند ، آسمانها و زمين را چنان كه بايد آفريده است ( و آنها را هماهنگ و منظّم و مرتّب پديدار كرده و سر و سامان و نظم و نظام بخشيده است ) . اگر بخواهد شما ( مردمان نافرمان و ناسپاس ) را از ميان ميبرد و انسانهاي ( فرمانبردار و سپاسگزار ) تازهاي را پديد ميآورد .
وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ (۲۰)
و اين كارِ ( ميراندن شما و به جهان گسيل داشتن ديگران ) براي خدا مشكل نيست .
وَبَرَزُواْ لِلّهِ جَمِيعاً فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللّهِ مِن شَيْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاء عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٍ (۲۱)
( روزي كه قيامت نام دارد ) همه در برابر خدا ظاهر و آشكار ميگردند . ( در اين هنگام ) ضعيفان ( كه پيروان نادان نيرومندانند ، از راه تمسخر ) به كساني ميگويند كه خويشتن را ( در دنيا ) بزرگ ميپنداشتند : ما پيروان شما بوديم ، آيا ميتوانيد چيزي از عذاب خدا را از سر ما برداريد ؟ ! ( در پاسخ ) ميگويند : اگر خداوند ما را ( به راه رستگاري ) رهنمود ميكرد ، ما هم شما را ( به راه نجات ) رهنمود ميكرديم ، ( ولي ما خودمان گمراه بوديم و شما را نيز گمراه كرديم . هم اينك ) چه بيتابي كنيم و چه شكيبائي نمائيم يكسان است ( و سودي به حال خراب ما ندارد ، و از عذاب خدا ) راه نجات و گريزي براي ما نيست .
وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الأَمْرُ إِنَّ اللّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلاَ تَلُومُونِي وَلُومُواْ أَنفُسَكُم مَّا أَنَاْ بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (۲۲)
و اهريمن ( سر دسته كفر و ضلال ) هنگامي كه كار ( حساب و كتاب ) به پايان رسيد ( و بهشتيان آماده بهشت و دوزخيان آماده دوزخ شدند ، خطاب به پيروان بدبخت خود ) ميگويد : خداوند ( بر زبان پيغمبران ) به شما وعده راستيني داد ( كه فرمانبرداران را پاداش و نافرمانبرداران را پادافره خواهم داد ، و بدان وفا كرد ) و من به شما وعده دادم ( كه ثواب و عقاب و بهشت و دوزخي در ميان نيست ) و با شما خلاف وعده كردم ( و دروغ گفتم ) و من بر شما تسلّطي نداشتم ( و كاري نكردم ) جز اين كه شما را دعوت ( به گناه و گمراهي ) نمودم و شما هم ( گول وسوسه مرا خورديد و ) دعوتم را پذيرفتيد . پس مرا سرزنش مكنيد و بلكه خويشتن را سرزنش بكنيد . ( امروز ) نه من به فرياد شما ميرسم و نه شما به فرياد من ميرسيد . من ( امروز ) از اين كه مرا قبلاً ( در دنيا براي خدا ) انباز كردهايد ، تبرّي ميجويم ( و آن را انكار ميكنم ) . بيگمان كافران عذاب دردناكي دارند .
وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ (۲۳)
( اين گوشهاي از احوال اشقياء بود ، و امّا اشارهاي به احوال سعداء شود ) : كساني كه ايمان آوردهاند و كارهاي پسنديده و شايسته كردهاند ، به باغهائي برده ميشوند كه در زير ( كاخها و درختان ) آنها جويبارها روان است و با اجازه و توفيق پروردگارشان جاودانه در آنجاها ميمانند ( و از سوي خدا و فرشتگان ) درودشان ( ميفرستند كه ) عبارت است از : سلامتان باد !
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء (۲۴)
بنگر كه خدا چگونه مثل ميزند : سخن خوب به درخت خوبي ميماند كه تنه آن ( در زمين ) استوار و شاخههايش در فضا ( پراكنده ) باشد .
تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ (۲۵)
بنا به اراده و خواست خدا هر زماني ميوه خود را بدهد ( و دائماً به بارنشسته و سرسبز و خرم باشد ) . خداوند براي مردم مثلها ميزند تا متذكّر گردند ( و پند گيرند ) .
وَمَثلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ (۲۶)
و سخن بد به درخت بدي ميماند كه از سطح زمين كنده شده باشد ( و در برابر وزش طوفانها هر روز به گوشهاي پرتاب گردد و ثبات و ) قراري نداشته باشد .
يُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللّهُ مَا يَشَاءُ (۲۷)
خداوند مؤمنان را به خاطر گفتار استوار ( و عقيده پايدارشان ) هم در اين جهان ( در برابر زرق و برق ماديات و بيم و هراس مشكلات محفوظ و مصون مينمايد ) و هم در آن جهان ( ايشان را در نعمتهاي فراوان و عطاياي بيپايان ، جاويدان و ) ماندگار ميدارد ، و كافران را ( در دنيا و آخرت ) گمراه و سرگشته ميسازد ، و خداوند هرچه بخواهد انجام ميدهد .
َلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ كُفْراً وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ (۲۸)
بنگر به كساني كه نعمت خدا را ( نشناختند و آن را ) به كفر تبديل كردند ( و به جاي اين كه نعمت بعثت محمّد و آئين اسلام را غنيمت شمارند و آن را سپاس گويند ، كفر را برگزيدند ) و قوم خود را به سرزمين هلاك و نابودي كشاندند .
جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ (۲۹)
و آن جهنّم است كه وارد آن ميگردند و به آتش ميسوزند ، و چه جايگاه بدي است !
وَجَعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً لِّيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُواْ فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ (۳۰)
و براي خدا همگونها و همتاهائي ( از بتان ) قرار دادهاند تا ( مردمان را ) از راه خدا گمراه كنند . ( اي پيغمبر ! به اين كافران ) بگو : ( از اين چند روزه زندگي ) بهره و لذّت ببريد ، چرا كه بازگشت شما به سوي آتش دوزخ است ( و در آنجا جز كباب شدن و عذاب ديدن نميبينيد ) .
قُل لِّعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُواْ يُقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَيُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلانِيَةً مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَّ بَيْعٌ فِيهِ وَلاَ خِلاَلٌ (۳۱)
( اي محمّد ! ) بگو به بندگان مؤمن من : بايد نماز را به گونه شايسته بخوانند و از آنچه بديشان دادهايم مقداري را در پنهان و آشكار ببخشند پيش از آن كه روزي فرا رسد كه در آن معامله و دوستي نيست ( تا كسي بتواند سودي به وسيله خريد و فروش يا اين كه به سبب همنشيني و دوستي فراچنگ آورد و با رشوه يا رابطه از چنگال كيفر خدا رهائي يابد )
اللّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الأَنْهَارَ (۳۲)
خدا كسي است كه آسمانها و زمين را آفريده است و از ( ابر ) آسمان آب را پائين آورده است ، و با آن ميوهها و دانهها را پديدار كرده است و روزي شما گردانده است ، و كشتيها را مسخّر شما نموده است تا در دريا با اجازه و اراده او حركت كنند ، و رودخانهها را در اختيار شما قرار داده است ( تا در آبياري زمينها و نوشيدن آب آنها مورد استفاده قرار گيرند ) .
وَسَخَّر لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَآئِبَينَ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ (۳۳)
و خورشيد و ماه را مسخّر شما كرده است كه دائماً به برنامه ( نورافشاني و تربيت موجودات زنده و ايجاد جزر و مدّ در اقيانوسها و درياها و خدمات ديگر ) خود ادامه ميدهند . و شب را ( براي آسايش ) و روز را ( براي تلاش ) مسخر شما ساخته است .
وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (۳۴)
و به شما داده است هر آنچه كه خواسته باشيد ، و اگر بخواهيد نعمتهاي خدا را بشماريد ( از بس كه زيادند ) نميتوانيد آنها را شمارش كنيد . واقعاً انسانْ ستمگرِ ناسپاسي است ( اگر نعمتهاي خدا را ناديده بگيرد و به جاي پرستشِ دهنده نعمتها ، چيز ديگري را پرستش بكند و سر از خطّ فرمان آفريدگار برتابد ) .
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ (۳۵)
( اي پيغمبر ! براي قوم خود بيان كن ) آن گاه را كه ابراهيم ( پس از بناي كعبه ) گفت : پروردگارا ! اين شهر ( مكّه نام ) را محلّ امن و اماني گردان ، و مرا و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاهدار .
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (۳۶)
پروردگارا ! اين بتها بسياري از مردم را گمراه ساختهاند . ( خداوندا ! من مردمان را به يكتاپرستي دعوت ميكنم ) پس هر كه از من پيروي كند ، او از من است ، و هركس از من نافرماني كند ( تو خود داني ، خواهي عذابش فرما و خواهي بر او ببخشا ) تو كه بخشاينده مهرباني .
رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاَةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ (۳۷)
پروردگارا ! من بعضي از فرزندانم را ( به فرمان تو ) در سرزمين بدون كشت و زرعي ، در كنارِ خانه تو ، كه ( تجاوز و بيتوجّهي نسبت به ) آن را حرام ساختهاي سكونت دادهام ، خداوندا تا اين كه نماز را برپاي دارند ، پس چنان كن كه دلهاي گروهي از مردمان ( براي زيارت خانهات ) متوجّه آنان گردد و ايشان را از ميوهها ( و محصولات سائر كشورها ) بهرهمند فرما ، شايد كه ( از الطاف و عنايات تو با نماز و دعا ) سپاگزاري كنند .
رَبَّنَا إِنَّكَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِي وَمَا نُعْلِنُ وَمَا يَخْفَى عَلَى اللّهِ مِن شَيْءٍ فَي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء (۳۸)
پروردگارا ! تو آگاهي از آنچه پنهان ميداريم و از آنچه آشكار ميسازيم ( لذا به مصالح ما داناتري و آن كن كه ما را به كار آيد ) و هيچ چيز در زمين و آسمان بر خدا مخفي نميماند .
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء (۳۹)
سپاس خدائي را كه با وجود پيري و سنّ زياد ، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد . بيگمان پروردگار من دعا ( و نيايش همگان ) را ميشنود .
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء (۴۰)
پروردگارا ! مرا و كساني از فرزندان مرا نمازگزار كن . پروردگارا ! دعا و نيايش مرا بپذير .
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ (۴۱)
پروردگارا ! مرا و پدر و مادر مرا و مؤمنان را بيامرز و ببخشاي در آن روزي كه حساب برپا ميشود ( و حسابرسي ميگردد و به دنبال آن پاداش و پادافره داده ميشود ) .
وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الأَبْصَارُ (۴۲)
( اي پيغمبر ! ) گمان مبر كه خدا از كارهائي كه ستمگران ميكنند بيخبر است . ( نه ، بلكه مجازات ) آنان را به روزي حوالت ميكند كه چشمها در آن ( از خوف و هراس چيزهائي كه ميبيند ) باز ميماند .
مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاء (۴۳)
( ستمگران همچون اسيران ، از هراس ) سرهاي خود را بالا گرفته و يك راست ( به سوي ندادهنده ) ميشتابند و چشمانشان ( از مشاهده اين همه عذاب هراسناك ) فرو بسته نميشود و دلهايشان ( فرو ميتپد و از عقل و فهم و انديشه ) تهي ميگردد .
وَأَنذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُّجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَكُم مِّن زَوَالٍ (۴۴)
و مردمان را بترسان از روزي كه عذاب به سراغشان ميآيد و ستمكاران ( و ظالماني كه با كفر و معصيت ، به خود و ديگران ظلم نمودهاند ) ميگويند : پروردگارا ! ( ما را به جهان برگردان و اندك ) روزگاري به ما مهلت ده تا دعوت ( به يكتاپرستي ) تو را پاسخ گفته و از پيغمبرانت پيروي نمائيم ( و جبران مافات بنمائيم . امّا كار از كار گذشته و ديگر برگشتي به جهان نيست و پاسخ ميشنوند كه ) مگر شما قبلاً ( در جهان روشن ) سوگند نخورديد كه ( دنيا را پاياني و ) شما را زوالي نيست ؟ !
وَسَكَنتُمْ فِي مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَتَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَكُمُ الأَمْثَالَ (۴۵)
و در سرزمين و ديار مردمان ظالمي ( همچون عاد و ثمود ) سكونت گزيديد و ( عبرت نگرفتيد ، هرچند كه ) برايتان روشن بود كه در حق آنان چگونه رفتار كرديم ( و بر سر ايشان چه آورديم ، ) و مثلها برايتان زديم ( مبني بر اين كه گذشتگان چه كردند و در مقابل چه ديدند ، امّا پند نگرفتيد و امروز گرفتار شديد ) .
وَقَدْ مَكَرُواْ مَكْرَهُمْ وَعِندَ اللّهِ مَكْرُهُمْ وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ (۴۶)
آنان نيرنگ خود را نمودند ( و براي جلوگيري از دعوت آسماني توطئهها كردند و نقشهها چيدند ) و خدا از نيرنگشان آگاه است ، و شريعت ثابت و استوار ( همچون كوههاي سر به فلك كشيده اسلام ) با نيرنگ آنان از جاي بركنده نميشود .
فَلاَ تَحْسَبَنَّ اللّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ (۴۷)
گمان مبر كه خداوند با پيغمبران خلاف وعده ميكند ( و پيروزي را نصيب آنان و شكست را بهره كافران نميسازد ) . بيگمان خداوند چيره ( بر هر كاري بوده و از كافران و بزهكاران ) انتقام گيرنده است .
يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (۴۸)
( خداوند از كافران و عاصيان انتقام ميگيرد ) در آن روزي كه اين زمين به زمين ديگري و آسمانها به آسمانهاي ديگري تبديل ميشوند و آنان ( از گورها سر به درآورده و ) در پيشگاه خداوندِ يگانه مسلّط ( بر همهچيز و همه كس ) حضور به هم ميرسانند ( و نيكيها و بديهاي خود را مينمايانند ) .
وَتَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُّقَرَّنِينَ فِي الأَصْفَادِ (۴۹)
در آن روز گناهكاران را به هم بسته و در غُل و زنجير خواهي ديد .
سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ (۵۰)
پيراهنهاي ايشان از قطران است و آتش سر و صورت ( و سراپاي وجود ) آنان را فرا ميگيرد .
لِيَجْزِي اللّهُ كُلَّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ (۵۱)
اين به خاطر آن است كه خداوند ميخواهد هركس را مطابق آنچه انجام داده است سزا و جزا دهد . خداوند حسابرس تند و سريعي است .
هَذَا بَلاَغٌ لِّلنَّاسِ وَلِيُنذَرُواْ بِهِ وَلِيَعْلَمُواْ أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ (۵۲)
اين ( قرآن ) به عموم مردم ابلاغ ميگردد تا ترسانده شوند و بدانند كه خداوند يكي بيش نيست ، و خردمندان ( از خواندن قرآن ) پند و اندرز گيرند ( و خويشتن را در پرتو آن از آتش دوزخ دور كنند و به بهشت برسانند )